منابع فوق لیسانس علوم تربیتی 1:

 

1- مدیریت اموزشی:

1- اصول  مدیریت اموزشی تالیف دکتر علی علاقه بند

2- مدیریت عمومی : دکتر علاقه بند

3- مدیریت رفتار سازمانی "دکتر علاقه بند

4- اصول و مبانی نظری مدیریت اموزشی دکتر علاقه بند

5-فرایند خودگردانی در مدارس :دکتر علاقه بند(منبع جدید)

6- کلیات مدیریت اموزشی :دکتر عباس زاده

2- نظارت و راهنمائی اموزشی:

1- نظارت و راهنمائی اموزشی: دکتر بهرنگی

2- نظارت و راهنمائی اموزشی: دکتر نیکنامی

3- نظارت و راهنمائی اموزشی:دکتر میرکمالی

3- روشها و فنون تدریس:

1- روشها و فنون تدریس: دکتر امان الله صفوی

2- مهارتهای پرورشی:دکتر شعبانی(2جلد)

3- الگوهای تدریس: دکتر بهرنگی

4- روانشناسی تربیتی:

1- روانشناسی تربیتی (یادگیری): دکتر سیف

2- روانشناسی تربیتی: دکتر پروین کدیور

5- زبان تخصصی :

1-   متون مرتبط با علوم تربیتی و روانشناسی

2-   کتابهای متون تخصصی برنامه ریزی اموزشی و مدیریت اموزشی : دکتر نیره سینائی ودکتر منصور کوشا

3-   لغات اخر کتابهای علوم تربیتی

6- سنجش و اندازه گیری:

1- سنجش و اندازه گیری: دکتر علی اکبر سیف

*تکنولوژی اموزشی:

1- تکنولوژی اموزشی : دکتر احدیان

2- تکنولوژی اموزشی(مبانی نظری) : دکتر هاشم فرددانش

3- تکنولوژی اموزشی : دکتر خدیجه علی ابادی

4- رسانه های اموزشی : دکتر تیموری

7- فلسفه اموزش و پرورش:

1- فلسفه اموزش و پرورش: دکتر نقیب زاده

2- فلسفه اموزش و پرورش: دکتر فریدون بازرگان (ترجمه)

3-اصول و  فلسفه اموزش و پرورش: دکتر شریعتمداری

4- اصول تعلیم و تربیت :دکتر شریعتمداری

5- اصول تعلیم و تربیت :دکتر غلامحسین شکوهی

6- فلسفه اموزش و پرورش : دکتر عیسی ابراهیم زاده

8- امار و روش تحقیق:

1-   روش تحقیق : دکتر علی دلاور

2-   روش تحقیق در علوم رفتاری: دکتر عباس بازرگان /سرمد /حجازی

3-   روش علمی در علوم رفتاری: دکتر هومن

4-   روش تحقیق در علوم انسانی : دکتر نادری و سیف نراقی

5-   امار استنباطی و توصیفی: دکتر کیا منش (ترجمه کتاب شیولسون)

6-   امار استنباطی : دکتر علی دلاور

برای رشته مدیریت  آموزشی از منابع زیر استفاده می شود : *امار و روش تحقیق *فلسفه اموزش و پرورش *زبان تخصصی  *نظارت و راهنمائی اموزشی *مدیریت اموزشی *برنامه ریزی اموزشی و درسی

9- تعلیم و تربیت اسلامی:

نگاهی دوباره به تعلیم و تربیت اسلامی (باقری)

تعلیم و تربیت اسلامی (شریعتمداری)

10- تکنولوژی آموزشی:

مقدمات تکنولوژی آموزشی(احدیان)

-مقدمات تکنولوژی آموزشی(علی آبادی)

تکنولوژی آموزشی(علی آبادی)-

مبانی نظری تکنولوژی آموزشی(فر دانش)

مباحث تخصصی در تکنولوژی آموزشی(احدیان و محمدی)

11- مقدمات مدیریت برنامه ریزی آموزشی درسی:

مبانی بر نامه ریزی آموزشی (فیوضات)

 مبانی بر نامه ریزی آموزشی (محسن پور)

فرایند بر نامه ریزی آموزشی(مشایخ)-

مبانی بر نامه ریزی درسی مدارس(مشایخ)-

مقدمه ای بر برنامه ریزی آموزشی درسی (پور ظهیر)

بر نامه ریزی آموزشی چیست؟(فیلیپ کومبیز-برهان منیش)

اصول برنامه ریزی درسی (فتحی و اجاره گاه)

بر نامه ریزی آموزشی درسی (فرمهین فراهانی)

 

مشکلات جنسی در جامعه ما (۲)

مدتهاست که مسائل و مشکلات جنسی توجه عده ای از بزرگان و صاحبنظران را به خود جلب نموده است. و آنها بر آن شده اند که به طریقی مشکلات و محرومیت های جنسی را حل کنند اما اراده هایی نیز به بهانه گسترش فساد در جامعه به شدت با آن مخالفت میکنند.

 اظهار نظر اخیر وزیر کشور که گفته بود« ما نباید از ترویج ازدواج موقت جوانان در جامعه که حکم خدا می باشد پروا داشته باشیم و این مساله باید با جسارت در کشور ترویج شود ... اسلام نسبت به جوان 15 ساله ای که خداوند شهوت را در وجود او قرار داده بی تفاوت نیست و با توجه به واقعیت های موجود در روابط نادرست میان پسر و دختر در جامعه، نباید از کنار این مساله چشم بسته بگذریم، بلکه باید برای ارضای میل جنسی جوانانی که امکان ازدواج ندارند، فکری شود و..» مخالفت های گسترده ای را به دنبال داشته است.

همچنین 16 سال پیش آقای هاشمی رفسنجانی با مایه گذاشتن از آبروی خویش، شجاعانه بحث ازدواج موقت را مطرح کردند، اما جامعه آن روز روی خوش نشان نداد، شاید اگر جامعه آن روز، انواع مفاسد و انحرافات اجتماعی امروز را می دید، اجازه می داد که راه حل متروک شرع احیا شود...

دین اسلام برای حل مشکلات و محرومیت های جنسی نه تنها توصیه نموده است که ازدواج کنید بلکه ازدواج موقت را مطرح نموده است. آیه 24 سوره نساء معروف به آیه ازدواج موقت است. اما عمر در زمان خود با ساختن توجیهاتی آن را لغو کرد اما علیرغم این مسئله همچنان توسط ائمه شیعه تبلیغ شده است. على علیه السلام فرمود است : اگر عمر , ازدواج موقت را نهى نکرده بود، جز انسانهاى بدبخت کسى به زنا دست نمیزد. همچنین امام صادق علیه السلام فرموده است: هر کس ازدواج موقت را حلال نشمرد از ما نیست.

گروهی از افراد به اصطلاح باسواد (شاید متحجر) در جامعه به ازدواج موقت تنگ نظرانه نگاه میکنند و هنگام رسیدن به آیه ازدواج موقت، نزدیک است که آن را مثل عمر لغو کنند اما رویشان نمی شود.

همچنین برخی از سیاسیون و سکولارها و مدافعان زنان شوهر دار با ازدواج موقت مخالفت میکنند.

برای اطلاعت بیشتر از لینک های (لینک دونی)سمت چپ استفاده کنید. همچنین از این لینک.

مشکلات جنسی در جامعه ما (۱)

نگاهی به حوادث روزنامه ها  نشان میدهد که بیشتر آنها ریشه جنسی دارد و این مسئله انسان را واقعا متحیر میکند البته ممکن است جای هیچ حیرتی هم نداشته باشد اگر به این مسئله فکر کنیم که امروزه مشکلات جنسی در جامعه ما آسیب های زیادی به قشر جوان خصوصا در بین مردان وارد میآورد. و به نظر میرسه  که روز به روز هم آثار این مشکلات در جامعه زیاد به چشم میخورد.

برخی از جامعه شناسان غرب ادعا میکنند که جوامع غربی هنگامی پیشرفت کردند که به بسیاری از عقده های جنسی پاسخ داده شد و آزادی جنسی در آن کشورها رایج شد. این مسئله میتواند برای ما جای تامل باشد.

امروزه در مدارس شاهد هستیم که بسیاری از نوجوانان  هم زمان با رسیدن به سن بلوغ به شدت در مسائل درسی خود تنزل پیدا میکنند و بیشتر اوقات خود را صرف مسائل جنسی میکنند و بعضا از ادامه تحصیل باز میمانند و در خیابانها و جلو مدارس دخترانه پرسه میزنند حتی برخی از آنها به ناهنجاریهای شدید جنسی مبتلا میشوند. به تبع آن به ناهنجاریهای دیگری هم سوق داده میشوند.

 شاید گفته شود که این شرایط نوجوانی است چیز غیر طبیعی وجود ندارد. اما ما وجود شرایط فیزیولوژیکی و افزایش فعالیتهای جنسی و ترشح هورمونها جنسی، ناشی از این دوران را قبول داریم ولی این به این معنا نیست که این فعالیتها آنقدر افراطی باشد که رشد طبیعی نوجوان را در ابعاد دیگر از او سلب کند. و او را وادار سازد که بیشتر انرژی خود را صرف رسیدن به تمایلات جنسی خود کند. و مانعی برای ادامه تحصیل او باشد این چیزی است که در مدارس، بسیاری از افراد به آن مبتلا شده اند. گویا نیروی تحرک بخش جنسی بسیار قوی تر شده است.

ای کاش این مسئله به نوجوانان مجرد محدود میشد. ولی متاسفانه بسیاری از افراد جوان و میانسال متاهل هم، دچار مشکلات و کمبود های جنسی هستند. حوادث و سرکشی ها و جنایت های جنسی هم عمدتا توسط این گروه انجام می شود. که انسان بعضا از خواندن آنها در روزنامه ها به وحشت میافتد. شما حتما از رانندگانی که ساعتها در خیابانها  به دنبال سوار کردن خانمی پرسه میزنند خبر دارید. چرا؟

 آیا این مسئله طبیعی است یا غیر طبیعی؟ یا عقده عمیق جنسی در مردان ما وجود دارد که اینها نمودی از آن است؟

به نظر میرسد که مشکلات جنسی در بین مردان جامعه ما بیشتر از خانم هاست و آن، هم مربوط به تفاوت بروز رفتارهای جنسی بین آقا و خانم و هم گسترش فراوانی استعمال مواد مخدر در بین مردان و هم وجود مشکلات روانی پنهان که توجه مردان را به سوی مسائل جنسی میکشاند. شاید یک علت اساسی دیگر هم افزایش تحریک پذیری جنسی از طریق محیط است مثل: ماهواره، اینترنت، موبایل و غیره.

 برخی نیز مربوط ویژگیهای جنسی زنان است که مردان را در تنگنا قرار میدهد:

1- عادات ماهانه در زنان- ممکن است تا 8 روز هم طول بکشد.

2- بیماریهای تناسلی در زنان بیشتر از مردان به چشم میخورد.

3- بیشتر زنان بعد از 45 سال از نظر جنسی افت پیدا میکنند. اما برخی از مردان تا 90 سالی نیز از نظر جنسی آمادگی دارند.

4- تمایلات جنسی مردان تحریک پذیری زود هنگامی دارد.

5- ...

شاید در پی چنین واقعیاتی است که ازدواج موقت و تعدد زوجات در دین اسلام آمده است.

روش های تدریس خلاق

 خلاقیت به معناى خلق و آفرینش اندیشه ها، ایده ها، افکار نو و بدیع، متفاوت نگریستن به امور، عبور از مرز دانسته هاى محدود به حیطه نادانسته هاى نامحدود و کشف و ابداع راه حل هاى جدید براى حل یک مسأله است

...

روش هاى عملى پرورش خلاقیت

هر یک از این روش ها مى تواند خلاقیت دانش آموزان را پرورش دهد. در بهره گیرى از این روش ها باید به ویژگى هاى روش خلاق توجه کرد.

1- داستانگویى و قصه نویسى

2- شرح حال نویسى و انشا نویسى

3- امور هنرى از قبیل نقاشى

4- بیان شرح حال و زندگى بزرگان

5- استفاده از روش هاى تدریس متنوع

در تدریس موارد مختلف، هیچ گاه نباید از روش و الگوى واحدى استفاده کرد. افکار قالبى را در کودکان ایجاد نکنید و پرسش و پاسخ ها باید در کلاس درس، آزاد باشد، نه قالبى و محدود.

6- ایجاد فرصت براى یادگیرى اکتشافى

7- تشویق دستاوردهاى خلاق کودکان

....برای ادامه این منبع را کلیک کنید

 

 

آموزش و پرورش تحولگرا

اگر حرکت قطار آموزش و پرورش در تاریخ ایران و زندگی ایرانی را در نظر بگیریم به خود می بالیم که نخستین مسافران این مسیر طولانی که در حال حاضر تعبیر دهکده جهانی آن فراگیر شده است ، پدران و مادران ایرانی ما بودند. 

شکل گیری، تداوم و بقای زندگی جامعه انسانی برمبنای یادگیری است و یادگیری نیز بر مبنای آموزش و انتقال آموختنی های انسان از فردی به فرد دیگر ، از گروهی به گروهی دیگر و از نسلی به نسل دیگر است. اگر نقطه آغاز جاده ناتمام آموزش و پرورش جوامع بشری را ودیعه های الهی در ذات آموزنده و مشتاق آموختن بشر و دانستن ذاتی مسائل اولیه برای رشد و نمو از قبیل میل به خوردن و آشامیدن و راه رفتن و... بدانیم ، ادامه آن یادگیری از طریق مشاهده و تجربه و خطا و کسب تجربه های زندگی جمعی است.

شاید درک این نکته برای انسان امروزی سخت است که چگونه در زندگی بشر هزاران سال پیش ، شرایطی فراهم بود که آنها الفبا را ابداع کنند، مبدع زبان و خط شوند و در نهایت رو به علوم مختلف و در واقع تقسیم بندی انواع مشاهدات ، تجربیات و آموختنی های خود کنند؛ اما نقطه حساس و اصل اساسی این شرایط قوه درک و عقل بشر و ذات زندگی جمعی اوست و اینچنین ، در دوره های مختلف زندگی بشر و انتقال و جابه جایی نسلها ، آموزش و پرورش رکن این حرکت و انتقال شد. اگر روزگاری بشر با اتکا به قوه عقل و تدبیر و ذهن هوشیار خود برای انتقال پیام و روح زندگی جمعی تنها به زبان و نمادهای ابتدایی برگرفته از طبیعت متکی بود ، اینک دنیای وسیع ارتباطات و انتقال آموختنی ها و یادگیری ها چشم اندازی زیبا ، وسیع و رو به آینده پیش روی بشر نهاده که مبنای اصول آموزش و پرورش را تشکیل داده است.

تغییر رویکرد آموزش و پرورش اگر حرکت قطار آموزش و پرورش در تاریخ ایران و زندگی ایرانی را در نظر بگیریم به خود می بالیم که نخستین مسافران این مسیر طولانی که در حال حاضر تعبیر دهکده جهانی آن فراگیر شده است ، پدران و مادران ایرانی ما بودند. شاخص تاریخچه یادگیری ، آموزش و فراگیری در ایران ، تمدن و فرهنگ طولانی آن است. گرچه آنچه امروزه به عنوان نماد آموزش و پرورش عمومی شده است و در کشور ما نیز در قالب کلاسهای مختلف درس و مقاطع مختلف آموزش و پرورش ابتدایی رواج دارد در ظاهر وارداتی و محصول تجربیات جوامع موسوم به غربی است. از محورهای قابل توجه آموزش و پرورش در چند سال اخیر و پس ازپیروزی انقلاب اسلامی ، افزایش تمایل دختران به آموختن علم و دانش است. اما ایرانیان به عنوان یکی از پیشروترین تمدن های بشری توانسته اند پس از دوران بظاهر فترت تمدن و فرهنگ خود که در مسیر ناملایمات مختلف تاریخی شکل گرفت ، اینک در قالب نوع امروزی آموزش و پرورش تلاش تازه ای برای فراگیری آغاز کرده اند.

با پیروزی انقلاب اسلامی ، مهمترین تغییر ایجاد شده در نظام آموزش و پرورش در نخستین گام ، رویکرد تربیتی و پرورشی کنار آموزش و تقویت آن بود. طبیعی است با پیروزی انقلابی بر پایه آموزه های دینی ، پررنگ کردن این نوع آموزه ها در آموزش و پرورش آن، خواست مسوولان و مردم است و بر این اساس محوریت دادن به این مقوله ، یعنی امور تربیتی اولویت کاری آموزش و پرورش شد. کنار آن تقویت ساز و کارهای دستیابی همگان به آموزش و پرورش و آموختن و دانستن پا به پای توجه به امور پرورش ، برنامه بعدی آموزش و پرورش بود و اکنون با گذشت ربع قرن از پیروزی انقلاب اسلامی ، ۹۶ درصد فرزندان ایران زمین حضور در کلاسهای درس مقطع ابتدایی را تجربه کرده اند و این میزان در دوره تحصیلی راهنمایی و متوسطه بیش از ۸۰درصد را شامل می شود. تعداد دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی نیز پس از گذشت ربع قرن از پیروزی انقلاب اسلامی حدود ۲۰ میلیون نفر است که در مقایسه با پیش از انقلاب اسلامی تقریبا دو برابر شده است.

گرچه جوان بودن جمعیت ایران و افزایش آن بویژه پس از انقلاب اسلامی را یکی از دلایل افزایش تعداد دانش آموزان می دانند، اما مهمترین عامل آن گسترش پوشش تحصیلی مناطق مختلف کشور و افزایش تعداد کلاسهای درس در تمام مقاطع در مناطق روستایی و عشایری و شهرستان های دور و نزدیک است. فعالیت سازمان گسترش و نوسازی مدارس پس از پیروزی انقلاب اسلامی کنار تلاش نیکوکاران مدرسه ساز ، تعداد مدارس موجود کشور را به نسبت قبل از انقلاب به حدود ۲برابر رسانده است و گرچه هنوز به لحاظ فضای آموزشی و کلاس درس کمبودهایی دیده می شود ، ولی این کمبودها کنار آهنگ رشد جمعیت دانش آموزی به نسبت قبل از انقلاب درصد کمتری است.

تلاش برای نخبه گرایی و خلاقیت یکی از قابل توجه ترین و در عین حال قابل نقدترین برنامه های آموزش و پرورش پس از انقلاب ، تغییر محتوایی و شیوه آموزش دانش آموزان دوره های تحصیلی است. توجه به مقطع پیش دبستانی به عنوان آموزش غیررسمی و غیردولتی فرزندان ملت و بهره گیری از آموزش های نوین تجربه گرا و مشارکتی ، سرآغاز این تغییر است و در دوران ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان هم با توجه به شرایط سنی دانش آموزان در هر مقطع شاهد تغییرات شگرف و نحوه ارائه دروس ، بالا بردن سطح علمی معلمان و مربیان و تربیت آنها بر مبنای توان ارائه آموزش های مشارکتی و خلاقانه به دانش آموزان هستیم. در این میان دوره متوسطه تحصیلی به عنوان آخرین دروازه ورود دانش آموزان به دنیای تجربه گرای اجتماع خواه ادامه تحصیل در مقاطع دانشگاهی و خواه بازار کار شاهد تغییرات بیشتری بوده است.

تلاش برای تغییر الگوی یادگیری و آموزش و تغییر مسیر آن از یادگیری های نظری به سوی یادگیری های عملی در طول ۲۵سال گذشته بویژه در دهه پس از پایان جنگ تحمیلی ، ملموس بوده است. گسترش هنرستان های فنی و حرفه ای و آموزشکده های دارای رشته های تحصیلی فنی و تجربی و تاسیس دبیرستان های کار دانش، نمونه عملی گرایش به این سمت یعنی تقویت خلاقیت و پرورش نیروی کار است. تلاشهای آموزش و پرورش در دستیابی به محیطی تجربی و تلفیق آن با نظریه های آموزشی منجر به موفقیت های پی درپی دانش آموزان ایرانی در المپیادهای علمی مختلف و تداوم این موفقیت ها در محیطهای دانشگاهی است.

گرچه ناکارآمدی در جذب نخبه های آموزش و پرورش و نارسایی وجوه دیگر مسوول آموزش و به کارگیری نیروهای جوان در شغلهای متناسب عاملی منفی برای تداوم موفقیت ها و ثمردهی ذهن های پویا و خلاق در بستر اجتماع شده است. دختران دانش آموز و تغییر ذهنیت ها یکی دیگر از محورهای قابل توجه آموزش و پرورش در چند سال اخیر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی گسترش سال به سال تمایل دختران به آموختن علم و دانش و فراگیر کردن امکانات برای تحت پوشش قرار دادن دختران تا مقاطع عالی تحصیلی است. اگرچه اکنون برخی افزایش و پیشی گرفتن دختران دانشجو را عاملی نگران کننده تلقی می کنند ، اما در بدبینانه ترین حالتها هم وجود دخترانی باسواد و خلاق در جامعه حتی اگر شغل و حرفه درآمدزای مناسبی هم برای آنها فراهم نشود ، غنیمت بزرگی به شمار می رود که باید آن را قدر دانست.در حال حاضر براساس آمار موجود، تقریبا نیمی از دانش آموزان کشور را دختران تشکیل می دهند که جدای از فراهم کردن و گسترش امکانات تحصیل آنان، زمینه سازی فرهنگی برای تمایل خانواده ها به سوادآموزی دختران از سوی نظام آموزش و پرورش قابل توجه است.         

سایت ایران کنکور

نگاهی به هشت راز بزرگ فیزیک

 ۱) راز اول؛ جهان چند بعدی است

۲) راز دوم؛ جهان چگونه پدید آمد

۳) راز سوم؛ چرا جهان از ماده ساخته شده است

۴) راز چهارم؛ کهکشان ها چگونه شکل گرفتند

۵) راز پنجم؛ ماده تاریک چیست

۶) راز ششم؛ آیا تمامی ماده شناخته شده جهان، در کهکشان ها جمع شده اند

۷) راز هفتم؛ انرژی تاریک چیست

۸) راز هشتم؛ چگالی جهان چقدر است

تـــوضــــــیح:

چگونه می توان فکر کردن را به کودکان آموخت؟

معمولا معلمان معترض هستند که یاد دادن یکسری اطلاعات خشک و بی روح به بچه ها و یادآوری آن در امتحانات بسیار سهل الوصول تر است از اینکه به آنها یاد دهیم که چگونه فکر کنند. آیا می توان اندیشیدن را به کودکان آموخت؟ تحقیقات می گویند: «بله»

معمولا معلمان معترض هستند که یاد دادن یکسری اطلاعات خشک و بی روح به بچه ها و یادآوری آن در امتحانات بسیار سهل الوصول تر است از اینکه به آنها یاد دهیم که چگونه فکر کنند.

 آیا می توان اندیشیدن را به کودکان آموخت؟ تحقیقات می گویند: «بله»

بخشی از تفکر، از تجربه نشات می گیرد؛ بنابراین برای اینکه بچه ها یاد بگیرند چطور فکر کنند (که شامل چگونگی ارزیابی آنها از موقعیت، چگونگی توجه آنها بر مهمترین جنبه ها، نحوه تصمیم گیری برای انجام کار، و چگونگی ادامه کار می شود) نیاز به تجربه دارند.

اما چگونه می شود بستر مناسب برای تجربه کودکان را فراهم آورد؟

مهارتهای فکر کردن درباره فعالیت های روزانه در مدرسه یا خانه را باید به کودکان و نوجوانان آموخت. این کار می تواند بسیار ساده آغاز شود. از خردسال ها سوالات با انتهای باز بپرسید که با آیا، چرا و چطور شروع می شوند؛ و درحالی که سوالات را برایشان می خوانید آنها را تشویق کنید مهارتهای کلامی خود را بهبود بخشند، این سوالات پرسشی می تواند کمک کند تا کودکان چگونه فکر کردن را یاد بگیرند. همین روش به کودکان سنین بالاتر هم می تواند کمک کند.

۱)- از کودکان بخواهید اطلاعات را با هم «جفت و جور» کرده و داده های جدید را با آنچه از قبل میدانستند، مقایسه کنند. این کار به آنها کمک می کند یاد بگیرند، ارتباط بین لغات یا مفاهیم را بشناسند و دریابند دو موضوع در چه نکاتی و مواردی با هم اشتراک و در چه مواردی با هم تفاوت دارند. دانش آموزان می توانند از طبقه بندی کردن اشیاء استفاده کنند که به آنها در یادآوری بهتر مطلب و اندوخته های ذهنیشان کمک کند.

۲)- عملکرد «تفکر انتقادی» را که توانایی ارزیابی کردن اطلاعات است را به بچه ها بیاموزید. به آنها بیاموزید تا درباره هر چیزی که می شنوند یا میخواهند که به دست بیاورند چهار پرسش بپرسند.

الف) آیا آن چیز جالب و درخور شایسته است؟

ب) دانستن اطلاعاتی راجع به ان چیز می تواند جزو اطلاعاتی قرار گیرد که اطلاعات عمومی به شمار میآید؟ مثلا اکسیژن ترکیب شده است از O۲ H

ج) اگر جزو اطلاعات عمومی قرار نمی گیرد، دلیل خاص بودن آن چیست و چرا کودک میل دارد راجع به آن نکاتی را بداند. اگر دلیلی دارد، آیا دلیل معتبر هست یا خیر؟ اگر نیست، بچه ها باید یادبگیرند که تلاشی برای درک و دانستن اطلاعاتی که به دردشان نمی خورد یا آن را دوست ندارند، نکنند.

د) به بچه ها نشان دهید چطور به یک مسأله نزدیک شوند:

کودکان نیاز دارند تشخیص دهند چه چیزهایی را می دانند، چه چیزهایی را نمی دانند و باید چه کاری انجام دهند، سپس آنها می توانند

نقشه یی را برای حل مساله طراحی کنند.

نقشه یی را ارزیابی کنند و تصمیم بگیرند که آیا موثر هست یا خیر؟

۳)- از «راهنمای تصورات ذهنی» و تصویر یک حادثه یا تجربه استفاده کنید. تخیلات حسی به ما کمک میکنند که اطلاعات را در حافظه بلندمدت ذخیره کنیم. هر چه از ظرفیت بیشتر حواسمان استفاده کنیم، بهتر است. به این ترتیب ممکن است از بچه ها خواسته شود در حین خواندن داستان هایی درباره صحرا، آن را «ببینند»  شن های آنجا را لمس کنند، به صدای باد گوش دهند و گرما و تشنگی را احساس کنند. این رویکرد از جزییات و حواشی استفاده می کند.

۴)- به بچه ها یاد دهید فراتر از آنچه یادگرفته اند، فکر کنند. ممکن است از بچه ها خواسته شود در حین مطالعه انقلاب آمریکا بگویند سربازان در دوره «فورگ» چه احساسی داشتند؟ چه لباسی پوشیده بودند؟ تصور کنید شما در آن موقعیت قرار گرفته اید، نامه یی به خانواده خود بنویسید.

۵)- خلاقیت را بر انگیزید. از بچه ها بخواهید اطلاعات تازه یی را خلق کنند یا بسازند. مثلا یک وسیله خانگی برای یکی از کارهای سخت خانگی درست کنند.

۶)- طرح های خلاق پیشنهاد کنید. مثل نوشتن یک شعر یا طراحی یک تصویر. بچه ها را تشویق کنید. نسخه دست اول تهیه کنند تا بعد آن را چاپ کنند.

۷)- به کودکان ابزار اساسی کار را بدهید و به آنها یاد دهید چطور و چه وقت آنها را به کار ببرند، مثل خواندن نقشه، انجام محاسبات و کاربرد ذره بین.

۸)- بچه ها را تشویق کنید اهداف را مرتب کنند و یک چارچوب زمانی برای آنها مشخص کنند و سپس آنها را یادداشت کنند. به این ترتیب می توانند پیشرفت خود را ببینند.

۹)- کودکان را یاری دهید تا بیاموزند چطور مهمترین نکات آنچه را که می خوانند می بینند یا می شنوند، پیدا کنند.

۱۰)- کودکان را به نوشتن ترغیب کنید. زیرا وقتی افکار را بخواهیم بر روی کاغذ بیاوریم ناچار باید آنها را مرتب کنیم. طرح هایی که بچه ها می توانند از آن لذت برده و چیزهایی از آن بیاموزند؛ از جمله نگهداری یک مجله، ارایه یک بحث به یکی از والدین (برای افزایش پول تو جیبی یا خرید یک چیز خاص یا یک حق) یا نوشتن نام به یک شخص مشهور         

منبع: روزنامه تفاهم

 

کودکان خجالتی

هنگامی که یک کودک خجالتی باشد ، دوست یابی برای او مشکل خواهد بود و اگر یک دوست نیز پیدا کند ، بسیار احساس مطبوعی به وی دست می دهد و عاقبت با کودکان دیگر ارتباط بیشتری پیدا خواهد کرد. در این میانه والدین و مربیان مدارس و معلمان میتوانند فرآیند ایجاد یک دوستی را ساده کرده و سرعت بخشند ، به این شکل که از دو کودک بخواهند که امروز با هم بازی کنند و یا با هم دوست باشند و بعد با هر دوی انها درباره فعالیت ها و علایق مشترکشان صحبت کنند.

بزرگترها میتوانند دو کودک را به انجام کاری مشترک تشویق نمایند ، مانند بیرون گذاشتن لوازم کمدهایشان و سپس مرتب کردن و چیدن دوباره آنها و یا کامل کردن یک پازل با همدیگر.

اگر می خواهید برای کودک خود دوستی انتخاب کنید ، یک کودک فعال و توانا را انتخاب کنید، نه کودکی را که یک دوست صمیمی در آن موقعیت دارد. از مسخره کردن یا سر به سر گذاشتن کودکان خجالتی خودداری کنید و هیچگاه عملکرد کودک دیگری به خصوص برادر یا خواهر خودش را به رخ او نکشید زیرا اینکار علاوه بر ایجاد حس کینه در کودک ، به خجالت بیشتر او منجر می شود.

به دیگران نیز اجازه ندهید کودک شما را مسخره کنند و کودک خود را از حضور کودکانی که او را مسخره یا طرد می کنند ، دور نمایید. در مورد کمرویی و خجالت ، بیشتر مطالعه کنید و هر گونه مطلبی و نظریه جدید در این مورد را فرا بگیرید.

***

http://www.aftab.ir

چند نکته برای رفع خجالتی بودن :

1.فهرستی از همه ویژگیهای خوب خود تهیه کنید. این کار به شما کمک می کند تا با عوامل تضعیف کننده مبارزه کنید.

2.از قبل برنامه ریزی کنید. اگر قرار است وارد جمعی شوید، درباره نکته های قابل بحث فکر کنید، حتی متن گفتگو ها را بنویسید و تا زمان رفتن، آن را مرور کنید با این کار ، بیشتر احساس می کنید که می توانید از عهده حضور در آن موقعیت اجتماعی برآئید.

3.سعی کنید پاسخ دیگران را بدهید و نگاهتان با دیگران برخورد کند. لبخند بزنید. تعارف و احوال پرسی کنید. اگر سعی کنید با دیگران معاشرت کنید، آنها هم به شما احترام خواهند گذاشت. افراد خجالتی اغلب اشتباهاً متکبر و مغرور تلقی می شوند، زیرا احساس ناراحتی آنها سبب می شود، خود را از دیگران دور کنند. اگر خود را وادار کنید تا به دیگران پاسخ دهید، آنها هم به شما پاسخ

می دهند و عکس العمل مثبتی را که شما برای غلبه بر ترستان نیاز دارید، به شما خواهند داد.

4.صحبت کردن در جمع را یاد بگیرید. اگر از حرف زدن در اجتماع می ترسید، خود را آموزش دهید یا در کلاسهای عمومی شرکت کنید؛ این کار، باعث می شود تا شما بر ترس خود غلبه کنید.

5-هرگز به فرزندتان نگویید: « خجالتی. اگر فرزند خجالتی دارید، هرگز در حضورش به کسی نگویید که خجالتی است. این کار اصلاً کمکی نمی کند.

6.دارو درمانی کنید: اگر نکات بالا به شما کمک نمی کند، با نظر پزشک از داروهای مناسب استفاده کنید.

7.درمان کنید. اگر خجالت، واقعاً شما را آزار می دهد، روان درمانی کنید زیرا یافتن علت احساس بی اهمیتی شما و منشاء آن به درمان این حالت کمک فراوانی می کند.  

منبع: http://www.rahpouyan.com

 

 

 

صداهای بلند یادگیری کودکان را به تاخیر می‌اندازد

خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران

سرویس: بهداشت و درمان - خانواده

صداهای بلند یادگیری کودکان را به تاخیر می‌اندازد

محققان مدعی شدند: در معرض قرار گرفتن گوش کودکان در حال یادگیری در مجاورت صداهای بلند هواپیماها، به خصوص در کنار فرودگاهها می‌تواند مهارت‌های خواندن این دانش‌آموزان و حتی کودکان در حال یادگیری را با مشکلات حاد مواجه کند. به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، به نقل از شبکه خبری بی‌.بی.‌سی گروهی از محققان علوم پزشکی در انگلیس برای اثبات این ادعای خود بیش از 2800 کودک در حال یادگیری که در اطراف فرودگاه هترو در این کشور و همچنین سایر فرودگاهها در اسپانیا و هلند زندگی می‌کردند را مورد بررسی قرار داده‌اند. این مطالعه علمی - پزشکی نشان داد: افزایش هر پنج دسی بل صدا برای این کودکان،‌ فرآیند یادگیری آنها را تا دو ماه به عقب خواهد انداخت. یک کارشناس آمریکایی نیز گفت:‌ نتایج این تحقیق جالب، یافته‌های مربوط به تحقیقات گذشته را تایید می‌کند. گرچه این تحقیقات تنها مربوط به کودکان 9 یا 10 ساله‌ای بوده است که در اطراف فرودگاههای هترو در انگلیس، شیفول در هلند و باراخاس در اسپانیا زندگی می‌کرده‌اند با این حال کارشناسان اعلام کردند که این نتایج می‌تواند شامل سایر فرودگاهها نیز باشد. این تحقیق نشان داد: چنین صداهای بلندی، ‌قدرت خواندن کودکان در حال یادگیری را کاهش جدی خواهد داد. گرچه این تحقیق می‌گوید، هواپیماها و صداهای بلندشان ممکن است تاثیر کوچکی بر گسترش قدرت خواندن داشته باشند، با این حال تاثیر منفی بلند مدت آن همچنان ناشناخته باقی مانده است. این مطالعه ثابت کرده چنین صداهای بلندی می‌تواند یادگیری کودکان در حال یادگیری را تا 8 ماه به عقب بیاندازد.

http://www.isna.ir

اختلال کمبود توجه

خبرگزاری دانشجویان ایران - اهواز

سرویس: بهداشت و درمان - خانواده

یک روانشناس:

20 درصد کودکان به اختلال کمبود توجه مبتلا هستند. با حذف محرک‌های مزاحم دامنه توجه کودکان را افزایش دهیم.

« اختلال در توجه از شایع‌ترین اختلالات رفتاری میان دانش‌آموزان است. در حالی که داشتن توجه و تمرکز حواس از مهمترین عوامل مؤثر در یادگیری است. لذا همواره بسیاری از والدین دانش‌آموزان و معلمان مدارس احساس نگرانی خود را از کم توجهی یا بی‌توجهی بعضی از کودکان اعلام کرده و طالب مشاوره و راهنمایی هستند.»

جهان بخش جهان بخشی، کارشناس ارشد علوم تربیتی، در گفت‌و‌گو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران

- منطقه خوزستان - اظهار کرد: « بر اساس مطالعات انجام شده 20 درصد جمعیت کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلال کمبود توجه هستند و غالبا از نظر مهارت‌های اجتماعی و احساس خود ارزشمندی یا عزت نفس و همچنین در زمینه مهارت‌های ادراکی و مفهومی تا حدودی مشکل دارند.»

وی ملاک‌های تشخیص اختلال کمبود توجه را برشمرد و خاطرنشان کرد:« اغلب این افراد معمولا فراموشکارند، به سادگی حواس آنها با محرک‌های فرعی پرت می‌شود و هنگام صحبت با آنها به نظر می‌رسد که گوش نمی‌دهند. »

جهان بخشی عواملی همچون ژنتیک، شرایط قبل از تولد و شرایط خاص زیستی را از علل احتمالی بروز اختلال کمبود توجه در کودکان دانست و گفت:« اسکیزوفرنی، اختلالات عاطفی و یا عقب ‌ماندگی‌های ذهنی نمی‌تواند در شکل‌گیری این اختلال نقش داشته باشد. »

وی از راههای کاهش این اختلال و بالا بردن توجه با اشاره به نقش والدین و مربیان توضیح داد:« با فراهم کردن انگیزه توجه و به کار بستن محرک‌های قوی، توجه به نیازهای اساسی کودکان، لحاظ نمودن علاقه‌های دانش‌آموزان و حذف یا کاهش محرک‌های مزاحم محیطی می‌توان طول مدت و دامنه توجه کودکان و دانش‌آموزان دچار اختلال کمبود توجه را به تدریج افزایش داد.»

این روانشناس با بیان این که تلاش برای تقویت دامنه توجه کودک رمز موفقیت اصلاح این اختلال است، تصریح کرد:«‌ تدارک برنامه‌های آموزشی جامع، بهره‌گیری از محرک‌های تازه سمعی و بصری و تقویت مهارت‌های اجتماعی، ادراکی، مفهومی نیز در افزایش دامنه توجه نقش مهمی می‌تواند داشته باشد.»

وی یادداشت برداری را به هنگام یادگیری به افراد دچار این اختلال توصیه کرد و یادآور شد:« همچنین باید از کودک بخواهیم تا پس از خواندن متن هر چیزی که متوجه شده بیان و یا این که دیکته‌ دارای چندین غلط را تصحیح کند»

http://www.isna.ir/

علل ضعف دانش آموزان در درس دیکته:

1 - به علت اینکه مفهوم کلمه را نمی فهند یا قبلا نفهمییده اندآنرا درست نمی نویسید.

 2 – کلمات از جانب معلم درست تلفظ نمی شود(آموزشی)

3 – دانش آموزان هنگام نوشتن دیکته کلمات را تکرار و هجی میکند(دقت)

4 –وجود نقص شنوایی در برخی از دانش آموزان در هنگام نوشتن املا و بی خبری معلم از وجود این نقص باعث می شود بعضی از کلمات را جا می اندازد یا از کلاس عقب میافتد(حافظه شنوا یی –حساسیت شنوایی)

5 – به علت کمبود فضای آموزشی و کمبود میز و نیمکت دا نش آموزان در اثرخستگی ودرست نشیدن کلمات را غلط می نویسید 0 (آموزشی)

6 – متناسب نبودن متن دیکته از نظر(کمیت و مقدا ر) با سن پا یه تحصیلی آنان باعث می شود دانش آموزان بعد از نوشتن مقداری ا زآن خسته شوند و غلط نویسی آغاز می گر دد.(آموزشی)

7 – در بعضی اوقات دانش آموزان به علت مشکلات روانی هنگام نو شتن دیکته  در افکار خود غو طه ور می شوند  و از نوشتن باز می مانند0

8  - وجود حروف هم صدا در ادبیات فا رسی مانند (ص-ث-س)

9 – تند گفته شدن دیکته از سوی  معلم باعث خستگی وکم شدن دقت در دانش آموزان می گردد.

10 – ضعف درمهارتهای حرکتی (نارسا نویسی) – بیقراری و تند خویی – خطا د رادراک بصری حروف (حافظه دیداری )- فقر آموزش و عدم تسلط معلم به شیوه های آموزشی مطلوب در هنگام تعلیم نوشتن نشناختن حروف و قوائد نوشتن توسط دانش آموزان نداشتن تمرین لازم و کافی برای نوشتن املا خود می تواند موجب ضعف و نارسایی فراگیر در کسب مهارت نوشتن می شود .

انواع اشکالات موجود در دیکته دانش آوزان را پس از تجربه و تحلیل می توان به دو گرو طبقه بندی کرد. یک گروه از اشکالات به مشکلات آموزشی مربوط هستند و از طریق روش تدریس می توان حل کرد و گروه دیگر را از طریق تمرینهای خاصی که می توان به جای رو نویسی های معمول در مدارس در نظر گرفت تا ضمن جلوگیری از هدر رفتن وقت و استعداد دانش آموزان در برطرف کردن اشکالات دیکته بسیار موثر باشند.

***

روشهای تدرسی آموزش املا

1- روش آزمون – مطالعه – آزمون

در این روش در ابتدا یک متن را به عنوان دیکته برای دانش آموزان می خوانیم و بعد از تصحیح آن را به دانش آموزان باز می گردانیم سپس دانش آموزان باز می گردانیم سپس دانش آموزان تا جلسه بعدی املا صحیح کلمات غلط موجود در املا خود را تمرین می کنند. در جلسه بعد ار آن متن دوباره دیکته کفته می شود که معمولا بدن غلط و یا با غلط های محدودی همراه است.

البته باید توجه داشت که متن دوم را با کمک کلماتی از متن اول که از ارزش املایی بر خوردارند( اما در قالب جملات جدید) می توان تهیه نمود تا میزان پیشرفت دانش آموزان در زمینه حافظه دیداری هم سنجیده شود.

2- روش مطالعه و آزمون

ابتدا درس یا درسهای جهت گفتن از دیکته انتخاب می شود و دانش آموزان روی لغات مشکل آن به صورت دیکته پای تختخ و تکالیفی نظیز نوشتن کلمات با حروف رنگی و ............... تمرین می کنند سپس از آن درس یا درسها دیکته گفته می شود که البته بهتر است متن دقیقا مانند کتاب نباشد.

3- روش نمایش:

به منظور تقویت بیشتر حافظه دیداری در رابطه با آموزش حروف هم صدا مانند(ص- ث- س ) ابتدا لغات مورد نظر را روی طاقهای شفاف می نویسیم سپس آنها را با استفاده از اورهد روی پرده نمایش میدهیم مثلا کلمه(( صابون)) سپس روی حرف (ص) را می پوشانیم و از دانش آموزان می خواهیم یکی از سه حرف (س، ث، ص) را انتخاب کرده و کلمه را کامل کنند . سپس کلمه را کامل نشان می دهیم تا اگر غلط حدس زده بودند آن را اصلاح کنند و درستش را کنارش بنویسید . از این روش به هنگام دیکته پای تخته ای هم می توان استفاده کرد وجود دستگاه اورهد الزامی نیست.

دانش آموزان ابتدا کلمه را در دفتر خود بنویسید بعد به تخته نگاه کنند و در صورت اشتباه درست آن را بالای کلمه بنویسند.

4- روش تصحیح انفرادی :

 به دانش آموز دیکته گفته می شود به عنوان تکلیف منزل از او خواسته می شود دیکته خود را با استفاده از کتاب تصحیح کند و از این طریق متوجه غلطهایش می شود و آنها را تمرین کند.

5- روش چند حسی:

در این روش چند حس بینایی - شنوایی- لامسه به کمک یادگیری املا کلمه مورد نظر می آیند . این روش بیشتر قبل از دیکته به منظور تمرین کلمات مشکل درس به کار گرفته می شود.

الف) از دانش آموز خواسته می شود با دقت به کلمه ی مورد نظر ( این کلمه از متن دیکته ای که بعداًَ گفته خواهد شد انتخاب می شود) که پای تابلو نوشته شده نگاه کند.

ب) آن را بخوانند و کلمه مورد نظر را در هوا به صورت ذهنی و با استفاده از انگشت خود بنویسد.

ج) سپس آن را در جمله ای مناسب به کار برد . از این طریق معنای کلمه را بهتر درک می کند.

و) کلمه را از پای تابلو پاک کرده و به آنها فرصت می دهیم تا کلمه را بدون خطا از روی حافظه بنویسند.

د) کلمه را روی تابلو نوشته تا دانش آموزان آنها را با هم مطابقت دهد و به درستی یا نادرستی نوشته خود پی ببرد . حرفی از کلمه را که از ارزش املای برخوردار است قرمز نوشته و پای تابلو می نوسیم مانند ص در تصمیم . از این روش به عنوان یک تمرین و تکلیف هم جهت تقویت حافظه دیداری دانش آموزان می توان استفاده نمود.

6- کاربرد جمله سازی در زنگ املاء: آموزگار 20 جمله از 5 درس را که دارای اهمیت هستند انتخاب کرده و در هر جمله جای یک کلمه با ارزش املایی خالی گذاشته می شود تا دانش آموزان به تکمیل آن بپردازند.

 (( بارم هر کلمه یک نمره است))

1- خورشید به قله ی .............................. نزدیک می شد.

7-آشنا کردن دانش آمزان با متن املاء:

به منظور یاد آوری شکل کلمه های خوانده شده لازم است قبل از نوشتن املاء آموزگار یک بار آن متن را از اول تا آخر بخواند و شاگردان به این امر عادت داده شوند که شکل کلی کلمه های خوانده شده را در ذهن خود مجسم کنند و آنها را به یاد آورند و گاهی هنگام خواندن متن املا آموزگار به شاگردان اجازه دهد که بگویند نوشتن چه کلمه ای را نمی توانند و معلم راجع به آن کلمه توضیح آموزشی بدهد تا دانش آموزان بدهد تا دانش آموزان شکل نوشتاری کلمه ی مورد نظر را یاد آمورند ، از این طریق ، شکل کلمه در ذهن شاگرد بیشتر تثبیت می گردد و یاد گیری عمیق تر می شود.   نحوه قرائت املاء در کلاس

هنگام قرائت املاء باید به نکات زیر توجه شود.

1- از تمام درسهای کتاب فارسی ، اعم از شعر و غیر شعر باید املاء گفته شود ولی مقدار و زمان آن نباید از حد معینی تجاوز کند.

2- آموزگار باید با توجه به هدفهایی که برای گفتن هر متن املا دارد، متن و مقدار آن را از قبل مشخص کند.

3- هر کلمه یا عبارت فقط یک یا دو بار گفته شود و دانش آموزان باید عادت کنند با گوش دادن به صدای آموزگار  مشکل کلی نوشتن کلمه را در ذهن خود پیدا و آن را زیر لب زمزمه کنند و بنویسند.

4- سرعت گفتن املای کلمه با توان نوشتن دانش آموزان متناسب باشد.

5- حرکت کردن آموزگار در هنگام گفتن املاء نباید باعث حواس پرتی دانش آموزان شود.

www.tehranedu19.ir

 

بیگ بنگ

در حالی که گفته میشود جهان بر اثر یک انفجار بزرگ (big bang) بوجود آمده است دانشمندان سعی میکنند بسیاری از معماهای کیهان را بر اساس این نظریه توجیه و تفسیر نمایند. و گویا اصرار بر درستی این نظریه باعث شده آنها نتوانند پاسخهای روشنی برای بسیاری از این معماها پیدا کنند. به عنوان مثال: آیا جهان باز است یا بسته؟ جرم گمشده چیست؟ چرا ما فقط از یک درصد ماده هستی اطلاع داریم. اینها سوالاتی هستند که گرچه تلاشهای زیادی برای پاسخ دادن به آنها صورت گرفته است. اما حقیقتا جواب آنها تاکنون لاینحل باقی مانده است.

 این درحالی است که پاسخ بسیاری از این معماها در نهج البلاغه و قرآن کریم آمده است. حضرت علی(ع) در خطبه اول نهج البلاغه بیان فرموده است که جهان بر اثر دو انفجار ذاتا متفاوت با فاصله زمانی بوجود آمده است. به این صورت که انفجار اول ماده و فضا را شکل داده است و انفجار دوم باعث تحریک ماده و گسترش آن شده است. بنابراین اعتقاد به یک انفجار، آنگونه که دانشمندان می گویند می تواند برای پیشرفت علم کیهان شناسی بسیار گمراه کننده باشد.

 از طرف دیگر دهها آیه آشکارا به ما گوشزد می کنند که جهان ما یک جهان بسته است  و روز قیامت جهان از انبساط باز ایستاده و منقبض خواهد شد. واقعیتی که تا کنون علم از پاسخ دادن به آن عاجز مانده است. چون بیش از 90 درصد ماده از تیر رس ما خارج است و ما نمی دانیم آن ماده واقعا وجود دارد یا خیر؟ بنابراین ناچار باید اعتقاد به انبساط جهان تا ابد باشیم، چیزی که بر خلاف قرآن مجید است.

 از نظر قرآن کریم ماده جهان آنقدر زیاد است که بتواند جهان را منقبض سازد. چون قرآن هفت آسمان را مطرح می کند. و میفرماید آنچه که شما مشاهده میکنید آسمان اول است.(فصلت12، ملک 5 ). اما ما از آسمانهای دیگر اطلاعی نداریم. شاید شش آسمان دیگر همان جرم گمشده باشد.

همچنین قرآن کریم در آیات متعددی از برگشت جهان به نقطه آغازین سخن گفته است. و این به طور ضمنی به ما پیام انبساط جهان را میدهد. گرچه جریان انبساط در آیه مبارکه (ذاریات47) آمده است. از طرفی معاد هم جزء اصول دین ماست. توجه به معنای آن برای ما در این رابطه عبرت انگیز است.

تدریس، امن ترین حرفه؟!

سازمان جهانى یونسکو با مشارکت سازمان جهانى کار (ILO) در سال ۱۹۶۶، ۵ اکتبر مصادف با ۱۳ مهر را به عنوان روز جهانى معلم به دنیا معرفى کرد و در این روز اهمیت تدریس و آموزش بیش از پیش شناخته شده، به مجامع و محافل تحصیلى و رفاهى معلمان بیش از پیش تکریم شد. روز معلم یادآورى مى کند که معلمان همان کسانى هستند که در اذهان دانش آموزان انگیزه و عشق به زندگى و مبارزه با آن را شکوفا مى کنند. همواره باید به خاطر داشته باشیم که بسیارى از مردان و زنان بزرگ، موفقیت هاى چشمگیر خود را مرهون زحمات بى دریغ معلمانشان هستند.

پس از جهانى شدن روز معلم، بسیارى از کشورها تحت تاثیر قرار گرفته، با حمایت سازمان جهانى یونسکو، تسهیلاتى را که براى معلمان خود در نظر گرفته اند قانونمند کردند. به طور مثال کشور کانادا، بالغ بر ۱۰۰ میلیون دلار به برقرارى کلاس هاى آموزشى و امکانات ویژه اى براى دانش آموزان و ارتقاى سطح کیفى دانش معلمان «اونتاریو»ى کانادا اختصاص داد. به گفته ی معاون آموزش شهر اونتاریو، معلمان فرهیخته و باتجربه در روند تحصیلى دانش آموزان بسیار تأثیرگذار هستند. از این رو کشور کانادا، معلمان تحت پوشش خود را توسط آموزش استراتژى هاى نوین تدریس و همچنین حمایت هاى مالى به فعالیت در این زمینه تشویق مى کند. به عقیده ی وى معلمانى که از لحاظ مالى در موقعیت مطلوبى به سر نمى برند، عموماً در زمینه تدریس نیز چندان موفق نیستند.

به خوبى مى توان دریافت که شرایط اقتصادى معلمان با نحوه ی تدریس آن ها ارتباط مستقیم دارد. حرفه ی «تدریس» در کشور کانادا یکى از مطمئن ترین و امن ترین مشاغلى است که طرفداران بسیارى نیز دارد. خصوصاً پس از تصویب روز جهانى معلم از سوى یونسکو، حمایت دولت از معلمان مضاعف شد. یکى از برجسته ترین امکاناتى که از آن زمان تاکنون در اختیار معلمان کانادایى قرار گرفته؛ دوره هاى تربیت معلم است. این دوره ها که به تى.تى.سى (TTC) معروف هستند، معلمان را به تناسب مقاطعى که در آن تدریس مى کنند آموزش مى دهد و آن ها را با شیوه هاى نوین تدریس آشنا مى سازد. در میان تمامى ایالات و شهرهاى آمریکایى، معلمان «هاوایى» نسبت به دیگر معلمان از وضعیت شغلى و مالى خود احساس رضایت بیشترى مى کنند. حقوق مکفى، شرایط و امکانات لازم، همچنین دوره هاى آموزشى پیشرفته براى معلمان از ویژگى هایى است که معلمان هاوایى را بیش از پیش به این حرفه وفادار نگاه مى دارد.

پیش از این، هاوایى هر ساله از ۱۳۵۰ نیروى معلم جدید کمک مى گرفت چرا که به دلیل شرایط نامساعد مالى و کمبود امکانات تحصیلى معلمان، حرفه ی خود را ترک مى کردند. تعدادى از آن ها نیز بازنشسته مى شده، مجبور به ترک تدریس بودند. اما اکنون وضعیت به کلى تغییر کرده و سیستم آموزشى هاوایى در قالب پیشرفت هاى جدید و مطلوب خود، معلمان را به تدریس، تشویق مى کند. با تحقیقاتى که در سال ۱۹۷۷ به دست آمد حقوق معلمان هاوایى کمترین میزان را در میان دیگر ایالات آمریکایى به خود اختصاص داده بودند اما از سال ۲۰۰۱ به بعد، تغییر سیستم آموزشى وضعیت معلمان را به کلى دگرگون کرده است. در روز جهانى معلم، ۱۳ مهر، هر ساله؛ دانش آموزان سراسر دنیا روز معلم را جشن مى گیرند.

 ترجمه نازنین زاغرى؛ روزنامه شرق

علل افت کیفیت آموزشی و پرورشی در مدارس ایران

در هر جامعه باتوجه به طرز تفکـر احاد جامعه و بافت فلسفی فکـری و ریشه های عقیدتی آنهـا نظامهایی روی کـار می آیند و این نظامها فـارغ از محاسن و معایب خود در آن جامعه اقدام به طراحی برنامه ها و اهداف غایی در قالب کتب درسی و مکتبی و فکری برای دانش آموزان خود می نمایند .    

در این بین ساخت نظام آموزشی یک جامعه اعم از نگرشها و باورها‎‎‎، برنامه ها وآیین – نامه ها می توانند همگی برسیستم کلی تقسیم و تربیت تأ ثیری شگرف بگذارند که بعضی ازآنها آثار خود را در کـوتاه مدت و بعضی در بلند مدت نمایان می سازند و این تا ثیـرات اعـم ازمطلوب یا نامطلوب صحیح یا غلط در بافت آینده جامعه تأ ثیری بسیار عمیق خواهند گذاشت با توجه به اینکه دیگه فعالیتهای مربوط به مسائل آموزشی و پرورشی در مدتی تقریباً طولانی اثرات عمده خود را به معرض دید می رسانند شاید کوچکترین اشتباه و یا نارسایی در تحلیل بعضی ازمسائل و یا در نظر گرفتن بعضی از علل و عوامل بسیار پیچیده تربیتی و آموزشی ضایعه ای غیر قابل جبـران بر پیکـره ضعیف آموزشی کشور وارد نمایند که سالها نتوان التیام آنرا بهبود بخشید آنهم با صرف هزینه های گزاف و چندین برابر قبلی که برای طراحی و اجرا صرف گردیده است .

از جمله عـواملی که در این راستا می توانند تاثیرات منفی بر کیفیت آموزشی و روند آموزش در مدارس اعمال کنند می توان به وضع آیین نامه های خشک و انعطاف ناپذیر و غیر شفاف که پس از رفع اشکالها و عیوب آنها و سپری نمودن کانالهای عریض و طویل بود بوروکراسـی معمول اداری آیین نامه ای جدید با مشکلات و اشکالات جدیدی از پی دیگـری سرازیر می گردد و چون سیستم کلی بصورت متمرکز اداره می شود انعکاس یک اشکال یا یک مشکل از پایین تا به تصمیم گیرهای اصلی شاید چندین سال طول بکشد .

تصمیم گیـریهای غیـر تخصصی در پشت درهای بسته توسط افـرادی که شاید متصدی بزرگترین مقامهای وزارتی بوده که شاید هیچ تجربه ای در آموزش و پرورش آنهم در تدریس نداشته باشند و فقط از قدرت امروزی مدیریتی خوبی برخوردار باشند استفاده می گـردد و نا گفته پیداست که چنین اشخاصی با انواع درد و رنـج ها و نیـازهای معلمان درمدارس بکلـی غـریبند این تصمیم گیریهای نا کارآمد و غیر واقعی که اغلب بصورت ایده آلیستی طرح می گردند درمقام اجرا دچار مشکل شده و یا بصورت فقط تکمیل فرمهای مربوطه اجرا می گردند .

طـراحان کتابها و نظام آموزشی کمتـر توجهی به نیازهای واقعی دانش آموزان در همه سطوح می کنند و گویی هر مقطع تحصیلی سیستمی مجزا و مستقل از همدیگر عمل می نمایند و کدام اطلاعات گسسته و غیر مرتبط با هم در زمینه های اجتماعی و علمی ارائه می دهند در چنین سیستم آموزشی وازدانش آموزان انتظارحفظ مفاهیم اولیه بعضی ازقوانین یا پدیده ها بصورت طوطی- وار را خواستار هستیم و هیچ تـوجهی به خلا قیت و ابتکارات دانش آموزان یا به نحـوه تفکـر آنها از پدیده های اطـراف و در ارزشیا بی دانش آموزان هم کمتـر تـوجهی به مسائل علـمی آزمایشگاهی یا ابتکارات آنان می شود .

سیستم آموزشی توجهی بیش از اندازه به کمیت آموزشی و اصالت دادن به محتوا و برنامه به جای رشد و تحویل همه جانبه علا قـمند است و این اشتبا هی بـزرگ بوده و آنهم شاید جابجایی هدف و وسیله درآن صورت گرفته بدین معنا که معیار کمی و درصدهای آماری قبولی وسیله ای بـرای نشان دادن رشد کیفی در مطالعات مختلف بکاربرده می شود که بدین وسیله راههای اصلاح روشها و یا مقایسه آنها و یا اصلاح شیو ه ها بـرای رسیدن به هدف متعالی تعلیم و تـربیت و ارتقاء کیفیت یادگیری مورد استفاده قـرارمی گیرد که عملاً توجه به کیفیت از یاد رفته و بصورت سنتی تأ کیدی بیشتـر بـر آمارهای درصد قبولی بعنوان بلای آموزشی کیفی درجامعه ریشه دوانده است.

بعنوان مثال ما هیچگاه شاهد تشویق معلمی بخاطر میزان یاددهی کیفی یک مطلب آموزشی نبوده ایم اما بسیـار شا هد تشویق معلمانی که از درصد کاذب قبولی بیشتـر استفاده کرده بودند را شده ایم و در این بین شایدهم متخصص در آموزش پرورش نداشته باشیم که بتواند تمامی شیوه های تدریس مسلط بوده و بتواند کیفیت یادگیری یک مطلب را ارزیابی نماید .

عدم نظارت و کنترل سالـم ارزشیا بی های اصولی و توجه به معیارهای غیـر واقعی و کهنه و از کار افتاده روی هم رفته شرایط نامطلوب و اضطراب آوری را در محیط مدارس به وجود می آورد که امکان استفاده از شیوه های غیر معمول را از بین برده و عرصه را برای افرادی که به طرز تفکـرو خلاقیت و پرسشگری دانش آموزان بدون درنظـرگرفتن مطالب کلیشه ای کتابها می نمایند تنگتر می کند و ما دراین شیوه بیشتر طالب دانش آموزانی همچون سربازانی که بی چون و چرا بایــد اطاعت کنند و حق هیچ پرسشگری و به دنبال چرایی هستند را نیستیم .

سیستم سنتی گزینش معلمان و رعایت اصول و شرایط گزینشی که کمترتوجهی درآن به علاقمندی و استعداد و عشق و پشتکار و داشتن خلاقیت در یک حـرفه که از شـرایط بسیارمهم برای افـراد شایستگی در آن است را می نماید و صرفاً توجه به مدرک تحصیلی از جمله عواملی است که افراد بخاطر بیکـاری و فقط جهت کسب درآمد وارد شغل معلمی شده که بعدها با استعداد یا با خلاقیت آنها سازگار نیست همه را دچار مشکل می کنند .

انتخاب رؤسای مناطق بیشتر ازافراد غیربومی بغیر از محاسن اندکی که دارد دارای معایب بسیاری میباشد که اینان بعضاً حتی با شرایط جغرافیایی یا فرهنگی بکلی نامأنوسند و ماهها و شاید سالهاوقت لازم است که اندک آشنایی با محیط کاری پیدا نمایند و پس از کسب آن آشنایی توفیقاتـی چندپس از عزل و نسب وزیر مدیرکلی جدیدرؤسای مناطق جدیدی رانیزمأموران آن منطقه خواهدکرد و اینبار نیز روز از نو و روزی از نو تکرار خواهد شد بودجه های بسیار کم دولتی و سرانه های ناچیز که حتی کفاف هزینه های جاری و استهلاک ساختمان مدارس را نمی کند و در آنهـا کمتـر توجهی به مسائل علمی و یادگیری وآزمایش دانش آموزان می شود و حتی مدیران مدارس چنان درگیر مسائل مالی و اداری و جوابگویی به نامه های ارسالی و فرمهای آماری هستند که می توان گفت بسیارکم وقت توجه به مسائل یادگیـری دانش آموزان و کمک به حل مشکلات آنان را دارند کمبود وسایل آزمایشگاهی درمدارس و بحصوص درمدارس روستایی و محـروم از جمله عواملی هستند که موجب افت کیفیت آموزشی در مدارس می شوند .

گذشته ازهمه مطالب عدم توجه به نیازهای معیشتی و صنفی و ازبین رفتن پایگاه و منزلت اجتماعی و سرخوردگی آنها و عدم حمایت مسئولین در مـراحل مختلف همگـی دست در دست هم داده تا میـزان کیفیت مطالب آموزشی در مدارس از افتی بسیـار چشمگیـر بـرخوردار و فقط تماشای جدولهای آماری درصدهای قبولی کاذب آماری دل خوش کننده وبسیاری فریبنده بعضـــی از مسولین راکه خودکاملاً به عمق مطلب آگاه هستندراراضی می نماید و این مسئله باعث می گردد تا هر روز بیشترازروزقبل فاصله خودراباجهان علم وتکنولوژی وفناوری درعـرصه جهانی زیادترکنیم

و حتی نتوانیم جای درپای نخبگان فـرزانه و افتخارآمیـز جهانی کشور خود در طی قرون گذشته بگذاریم و این زمانی بسیار معنی داراست که ما همواره ادعای داشتن فرهنگی دیرینه و ریشه های عملی کهن را مینمائیم اما امروز که زمان زمان عمل و فعالیت و تلاش شبانه روزی جهت جبـران عقب ماندگی است سرخورد را در برف فرو برده بخیال این که بهتـرین چاره را در مقابل خطرات پیدا کرده و در پناهگاهی بسیار امن بسر می بریم .

آموزش نیروی انسانی شهرستان شهریار

 

روز جهانی معلم

پنجم اکتبر(13مهر) هر سال، از سوی یونسکو، نهاد فرهنگی سازمان ملل متحد، روز جهانی معلم نامگذاری شده است.(در سال 1966) بیش از یکصد کشور جهان، از جمله ایران، در جریان تصمیم گیری برای نامگذاری روز جهانی معلم حضور داشته و هدف از آن توجه بیشتر نسبت به وضعیت معاش معلمان و کیفیت تدریس شود.

همه ساله چنین روزی در کشور های مختلف جهان از مقام و نقش معلمان در جامعه تجلیل می شود. جوامع پیشرفته جهان  اهمیت آموزش عمومی را به عنوان یکی از مهمترین و شاید تنهاترین عامل توسعه اجتماعی دریافته اند و سرمایه گذاری های عظیم و درازمدتی را بر روی آن انجام داده اند. امروزه  می توان گفت اگر کیفیت کارکردی دانش در دانشگاه ها در حد قابل قبولی نیست، بدون تردید نخستین عامل را باید در زیر ساخت های  آموزشی جامعه همچون  مدارس جست و جو کرد و اگر مطالعه و کتابخوانی در میان قشر جوانان اندک است به این دلیل است که ساختار آموزش مدرسه ای به گونه ای نبوده که احساس چنین نیازی را در دانش آموزان دیروز و دانشجویان و حتی فارغ التحصیلان امروز بیدار کند. ادامـــــــــــــه

نگاهی به هشت راز بزرگ فیزیک - توضیح

 

اکتشافات غیرمنتظره قرن گذشته، اسرار بسیاری را در مورد مبداء کیهان آشکار کرده است اما هنوز هم رازهای بزرگی ناگشوده باقی مانده که گشودن آنها برای اخترشناسان سال ها طول خواهد کشید.

اینک می خواهیم ببینیم مهمترین اسرار ناگشوده کیهان که پیش روی انسان امروز قرار دارند، کدامند. رازهایی که حاصل یک قرن چالش فکری بشر بوده و هنوز راهی طولانی برای گشودن آنها در پیش است...

۱) راز اول؛ جهان چند بعدی است

شاید تصور کنید که بیرون آوردن یک خرگوش از داخل یک کلاه خالی فقط کار شعبده بازان است، اما شاید چنین نباشد. به عنوان مثال، تصور ما بر این است که در جهانی سه بعدی زندگی می کنیم ولی شاید این پنداری نادرست باشد. فیزیکدان ها تاکنون رفتار جهان را با کمک چهار بعد تبیین می کردند؛ سه بعد مکانی و یک بعد زمانی. این مدل آنها را در تبیین بسیاری از پدیده های جهان از انحنای نور در نزدیکی خورشید گرفته تا چگونگی پیدایش سیاهچاله ها یاری می بخشید. اما اینک فیزیکدان ها بر این باورند که ابعاد مکانی جهان بیش از سه بعد است.

این ایده برای اولین بار از شدت نسبی نیروهای بنیادین جهان سرچشمه گرفت. مساله این بود که هیچ کس نمی دانست چرا نیروی گرانش تا این حد از سه نیروی دیگر طبیعت یعنی نیروهای الکترومغناطیسی، قوی و ضعیف هسته یی ضعیف تر است. اما اخیراً دو فیزیکدان به نام های «لیزا راندال» از موسسه فناوری ماساچوست و «رامان ساندروم» از دانشگاه جان هاپکینز در مریلند امریکا توضیحی برای این مساله ارائه کرده اند. بر اساس این توضیح، ما در یک جهان چهار بعدی زندگی می کنیم اما ذرات گراویتون که حامل نیروی گرانشی هستند در جهان چهار بعدی دیگری متفاوت از جهان ما به سر می برند. این دو جهان (جهان ما و جهان آنها) در فاصله اندکی نسبت به همدیگر در بعد پنجم هستی واقعند و وجود همین فاصله است که سبب افت شدت نیروی گرانشی می شود.

متخصصان نظریه ریسمان ها از این هم فراتر می روند. آنها تمامی نیروهای بنیادین فیزیک را در قالب یک مدل ۱۱ بعدی از جهان وحدت می بخشند. در این مدل، ذرات بنیادی در واقع، ریسمان هایی بسیار کوچک هستند که نوسان می کنند. اما حتی خوش بین ترین متخصصان نظریه ریسمان هم کشف این ریسمان ها را در آینده یی نزدیک تقریباً غیرممکن می دانند. بنابر نظریه مزبور، این ریسمان ها یکصد میلیون میلیارد مرتبه کوچک تر از کوچک ترین ذرات زیراتمی ایجاد شده توسط قدرتمند ترین شتاب دهنده های موجود هستند.

اما احتمالاً آزمایشاتی که در آینده یی نزدیک صورت خواهد گرفت، از نشانه های بعد پنجم پرده برداری خواهد کرد. بنابر پیش بینی راندال و ساندروم با راه اندازی شتاب دهنده عظیمی که اینک در سوئیس در حال ساخت بوده و در سال ۲۰۰۸ (سال آینده) راه اندازی خواهد شد، انرژی لازم برای نفوذ گراویتون به جهان ما فراهم خواهد شد.

۲) راز دوم؛ جهان چگونه پدید آمد

کیهان شناسان همگی براین مساله توافق دارند که جهان در رویدادی منحصر به فرد بین ۱۳ تا ۱۴ میلیارد سال پیش به وجود آمد. در طول یک میکروثانیه اول پس از پیدایش، جهان مخلوطی از کوارک ها و سایر ذرات عجیب با دمایی فراتر از حد تصور بود. با پایین تر آمدن دما، کوارک ها گردهم آمده و ذراتی نظیر پروتون ها، نوترون ها و سایر هادرون ها را تشکیل دادند. وقتی فقط یک ثانیه از پیدایش جهان گذشته بود، تنها ذرات به جا مانده در جهان نوترون ها، پروتون ها، فوتون ها و نوترینوها بودند. در مدت ۲۰۰ ثانیه بعدی، وقوع مجموعه یی از واکنش های هسته یی به ایجاد سه عنصر سبک موجود در جهان منجر شد.

امواج صوتی حاصل از پژواک مهبانگ همانند امواج سطح یک دریاچه در میان ماده فوق العاده گرم و چگال جهان اولیه منتشر شد. انبوهی از الکترون ها که توسط پروتون های با بار مثبت جذب می شدند، در این ارتعاش های کیهانی سهیم شده و نقش ایفا کردند. بدین ترتیب ۳۸۰ هزار سال از عمر جهان گذشت. در این زمان دما آنقدر پایین آمده بود که اتم ها بتوانند شکل بگیرند. بنابراین جهان ناگهان شفاف شد و فوتون ها آزاد شدند. فوتون های آزاد شده، آثار افت و خیزهای دما و چگالی جهان اولیه را به شکل الگوهایی از تغییر شدت، با خود حمل کردند. اخترشناسان این تابش را که برای نخستین بار توسط پنزیاس و ویلسون مشاهده شد، «تابش زمینه میکروموج کیهانی» می نامند.

هنگامی که اخترشناسان، تلسکوپ های میکروموجی خود را به هر سو از آسمان نشانه می روند با تابشی با شدت تقریباً یکسان مواجه می شوند (بیشترین افت و خیزهای مشاهده شده در تابش زمینه میکروموج کیهانی فقط به اندازه یک در ۱۰۰ هزار است). اما چگونه ممکن است انفجار اولیه پیدایش جهان، چنین آثار یکنواختی به وجود آورده باشد؟ گویی تمامی بخش های جهان اولیه با همدیگر در ارتباط بوده اند. اما این چگونه ممکن است؟ «آلن گات» که سرگرم اندیشیدن به این مساله بود، به پاسخی شگفت انگیز دست یافت؛ آیا ممکن است تمامی جهان از حبابی بسیار گرم و فوق العاده همگن ایجاد شده و با چنان سرعتی منبسط شده باشد که فرصتی برای تغییر نداشته است؟ این نظریه که به «نظریه تورمی» شهرت یافت، نه تنها یکنواختی بسیار بالای تابش زمینه کیهانی را توضیح می دهد، بلکه علت همان عدم یکنواختی های بسیار اندک را نیز تبیین می کند. بنابر نظریه تورمی گات، این عدم یکنواختی ها ناشی از افت و خیزهای کوانتومی در حین تورم جهان بوده است.

اینک کیهان شناسان در کلیت این مساله توافق دارند که افت و خیزهای کوچک در جهان اولیه، توسط نیروی گرانش تقویت شده و نهایتاً به پیدایش ساختارهای بزرگ مقیاس جهان که امروزه می بینیم (نظیر کهکشان ها و خوشه های کهکشانی) منجر شده است. اما جزئیات مساله، هنوز روشن نیست. نظریه تورمی گات حتی یک پیش بینی قابل آزمودن نیز دارد. مطابق این نظریه، یک جهان حبابی که دچار تورم شده، باید در مقیاس های کیهان شناختی، تخت به نظر برسد. تخت بودن جهان به این معنی است که دو خط موازی حتی اگر در تمامی جهان امتداد داشته باشند، هیچ گاه همدیگر را قطع نخواهند کرد.

در سال های اخیر، اخترشناسان، بارها با اندازه گیری ابعاد زاویه یی افت و خیزهای تابش میکروموج کیهانی، نظریه آلن گات را در معرض آزمون گذاشته اند و هر بار به این نتیجه رسیده اند که جهان، تخت است.

اما با این حال هنوز هیچ کس نمی داند چه عاملی منجر به تورم جهان شد. فیزیکدان ها مدل های تورمی متعددی را برای توصیف جهان تورمی پیشنهاد کرده اند اما اغلب راه حل های پیشنهادی، تنها راه حل هایی ریاضی بوده که هیچ مبنای فیزیکی ندارند. «ادوارد کلب»، اخترفیزیکدانی از آزمایشگاه ملی شتاب دهنده فرمی در این باره می گوید؛ «در واقع تمامی نظریات تورمی موجود، به نوعی اثبات می کنند که ما هنوز نظریه مناسبی در این زمینه نداریم.»

۳) راز سوم؛ چرا جهان از ماده ساخته شده است

اگر جهان کاملاً متقارن بود، نه سیاره یی در آن به وجود می آمد و نه انسانی چرا که در آن صورت در لحظات آغازین آفرینش، تعدادی مساوی از ذرات و پاد ذرات به وجود می آمد و این ذرات و پادذرات، به سرعت با همدیگر برخورد کرده و به فوتون های نور تبدیل می شدند. چنین جهانی مملو از تابش بود اما هیچ اتمی در آن وجود نداشت. اما نکته عجیب در آن است که در جهان ما عملاً هیچ پاد ذره یی وجود ندارد. توضیح چرایی این امر برای نظریه پردازان، کاری دشوار است. بنابر نظریه آلن گات، فرآیند تورم جهان باید منجر به ایجاد مقادیری مساوی از ماده و پادماده در جهان شده باشد. بنابراین سوال این است که ذرات پادماده کجا غیب شده اند؟

یک احتمال آن است که پادماده از بین نرفته باشد و هنوز هم در بخش بسیار دوری از جهان که قابل مشاهده نیست، وجود داشته باشد. در این صورت ممکن است در بخش های دوردست جهان، پادکهکشان هایی وجود داشته باشند و پادانسان هایی در این پادکهکشان ها زندگی کنند. اما این مساله، خود منجر به نتایج عجیب و غریب دیگری می شود که هیچ کدام تاکنون مشاهده نشده است.

احتمال دیگر آن است که قوانین فیزیک به گونه یی به نفع ماده باشد که در آغاز، ذرات بیشتری نسبت به پادذرات در جهان ایجاد شده باشد. در این صورت، آنچه امروزه در جهان می بینیم، چیزی نیست جز همان ذرات اضافی (مابقی ذرات و پادذرات، همدیگر را نابود کرده اند).

در اواسط دهه ۱۹۶۰، دو فیزیکدان به نام های «جیمز کرونین» و «وال فیچ» توسط آزمایشی نشان دادند که در حدود ۲/۰ درصد از واپاشی نوعی از ذرات بنیادی، تقارن را نقض می کند. همه از نتایج این آزمایش شگفت زده شدند. کیهان شناسان در همان زمان اعلام کردند نتایج مزبور ممکن است علت باقی ماندن ماده در جهان را توضیح دهد. اما هنوز هم سوالات بسیاری در مورد این مساله، بی پاسخ مانده است.

۴) راز چهارم؛ کهکشان ها چگونه شکل گرفتند

پروتون ها و نوترون ها (که مجموعاً باریون نام دارند) در جهان اولیه تحت تاثیر گرانش خود به شکل گروه گروه گرد هم آمدند و همین امر منجر به افزایش دمای آنها شد. در این حال باریون های پرانرژی دیگری که در زمینه آنها در حال حرکت بودند، با برخورد به این توده ها، انرژی از دست داده و گرفتار نیروی جاذبه آنها شدند. بدین ترتیب خوشه های کهکشانی به آرامی و به شکل تارهای عنکبوتی در سرتاسر کیهان شکل گرفته و بافته شد.

هرچند نقشه های سه بعدی تهیه شده از کهکشان ها مدل مزبور را تایید می کنند اما درک جزئیات این مدل، فوق العاده دشوار است. آیا فرآیند برخورد کهکشان های مارپیچی با همدیگر منجر به شکل گیری کهکشان های بیضوی می شود؟ اگر چنین است پس چرا زنجیره کهکشان های مارپیچی و بیضوی هریک از الگوی متفاوتی در ساختار حبابی جهان تبعیت می کند؟ پاسخ به این پرسش ها نیازمند زمانی طولانی است، چرا که اندازه گیری فاصله کهکشان ها کاری بسیار زمان بر است. اکنون گروهی از اخترشناسان مشغول ترسیم نقشه یی سه بعدی از چگونگی توزیع یک میلیون کهکشان در جهان هستند. نتایج این تحقیق، ما را در گشودن راز چگونگی شکل گیری کهکشان ها یاری خواهد بخشید.

۵) راز پنجم؛ ماده تاریک چیست

تمامی ستاره ها و کهکشان های جهان، مجموعاً تنها ۵/۰ درصد جرم کل جهان را تشکیل می دهند. حتی اگر جرم توده ابرهای نامرئی را که به شکل اتمی در بخش های دوردست جهان شناورند به این عدد اضافه کنیم، به چیزی در حدود ۴ درصد کل جرم جهان می رسیم. مابقی جرم جهان از ماده یی ناپیدا که اصطلاحاً «ماده تاریک» نامیده می شود و همین طور نوعی انرژی اسرارآمیز به نام «انرژی تاریک» تشکیل شده است. اگرچه ماده تاریک از دید مستقیم اخترشناسان پوشیده است، اما تاثیرات و نشانه های آن قابل آشکارسازی است. اینک اخترشناسان به کمک تاثیرات گرانشی این ماده ناپیدا بر روی نور ستارگان دوردست (خم کردن پرتوهای نوری) تخمین می زنند که ماده تاریک، چیزی در حدود ۲۳ درصد جرم کل جهان را تشکیل می دهد. این ماده به شکل رشته هایی کیهانی بر سطوح حباب هایی با ابعادی در حدود صدها میلیون سال نوری منجمد شده است. شکل توزیع ماده تاریک در جهان نشان دهنده سرد بودن آن است و به همین علت نیز اغلب «ماده تاریک سرد» نامیده می شود. ماده تاریک به شکل هاله یی کهکشان ما و سایر کهکشان ها را دربرگرفته است و همین امر نشان می دهد که ذرات تشکیل دهنده آن یا اصلاً برهم کنشی با ذرات ماده معمولی ندارند یا برهم کنش بسیار ضعیفی دارند (در غیر این صورت باید در صفحه کهکشان جمع می شدند و نه در اطراف آن). برای اغلب ذرات این ماده عجیب و غریب، زمانی بیش از عمر کل جهان طول می کشد تا با یکی از ذرات ماده معمولی برخورد کنند.

فیزیکدان ها برای آشکارسازی این ذرات پنهان از نظر دو راهکار عمده را در پیش گرفته اند. در سناریوی اول، فرض بر آن است که ذرات و پادذرات ماده تاریک در مرکز خورشید یا مرکز کهکشان با همدیگر (و نه با ذرات ماده معمولی) برخورد می کنند. چنین برخوردی منجر به ایجاد ذرات جالب دیگری به نام نوترینو خواهد شد. بنابراین آشکارسازی نوترینوهای پیش بینی شده، دلیلی مبنی بر وجود ذرات ماده تاریک خواهد بود (نوترینوها توسط منابع دیگری نیز در جهان تولید می شوند که باید توسط روش های تجربی، آنها را از همدیگر تفکیک کرد). بدین منظور فیزیکدان ها دستگاه های بسیار بزرگ آشکارسازی نوترینوها را در اعماق آب های دریای مدیترانه و آدریاتیک و همین طور در زیر یخ های ضخیم قطب جنوب نصب کرده اند. این آشکارسازها قادر خواهند بود نور ضعیف حاصل از بر هم کنش نوترینوها با مولکول های آب را ثبت کنند.

سناریوی دوم، مبتنی بر آشکار سازی مستقیم ذرات ماده تاریک توسط بلور ژرمانیم است. نمونه پیشرفته یی از این آزمایش در ۷۴۰ متری زیر زمین در یک معدن آهن در مینه سوتای امریکا در حال انجام است. هیچ کدام از این آزمایش ها تاکنون موفق به آشکارسازی مستقیم ماده تاریک نشده اند.

۶) راز ششم؛ آیا تمامی ماده شناخته شده جهان، در کهکشان ها جمع شده اند

تنها ۱۰ درصد از ماده معمولی جهان (که اصطلاحاً ماده باریونی نامیده می شود) در ستاره ها جمع شده اند. اینک اخترشناسان با استفاده از نور اختروش ها (که در فاصله هایی بسیار دور از زمین واقعند و از سیاهچاله ها نیرو می گیرند) درصدد یافتن ماده باریونی بیشتری در جهان هستند. چنانچه نور اختروش ها در مسیر طولانی خود تا رسیدن به زمین از میان ماده باریونی گازی شکل عبور کند، اتم های گاز تاثیر خود را به شکل خطوط جذبی روی طیف نوری اختروش، نقش می زنند. اما اخترفیزیکدان ها تاکنون از این طریق، ماده باریونی اندکی را نسبت به آنچه تصور می کردند، یافته اند. پس تمام باریون ها کجا رفته اند؟

اغلب اخترفیزیکدان ها بر این باورند که آنها جایی نرفته اند، بلکه هنوز هم در اعماق فضا شناورند. اما طی میلیاردها سالی که از تشکیل این ابرهای باریونی می گذرد، برخورد اتم های تشکیل دهنده آنها با همدیگر دمای گاز را تا حدود یک میلیون درجه سانتیگراد افزایش داده است. از آنجایی که گاز در چنین دمایی نور چندانی را نه جذب می کند و نه تابش، آشکاری آن به این روش برای اخترشناسان، بسیار دشوار خواهد بود.

«دیوید واینبرگ» و همکارانش با به کارگیری تلسکوپ فضایی تابش X چاندرا سعی در یافتن شواهدی مبنی بر وجود گاز باریونی در هاله ماده تاریک (که کهکشان ها را دربر گرفته است) کرده اند. او اینک تا ۹۰ درصد از یافتن نشانه های گاز باریونی در طیف جذبی تابش X مطمئن است اما حصول اطمینان بیشتر، نیازمند زمان رصد طولانی تری خواهد بود.

۷) راز هفتم؛ انرژی تاریک چیست

انرژی تاریک، پدیده اسرار آمیز و ناشناخته یی است که انبساط جهان را شتاب می بخشد. برای آنکه این انرژی، شتاب فعلی انبساط جهان را تامین کند، باید در حدود ۷۳ درصد کل چگالی جهان را تشکیل دهد. اساسی ترین مساله در این مورد آن است که هیچ کس از ماهیت این انرژی که چنین نقش شگفت انگیزی ایفا می کند، اطلاعی ندارد. «مایکل ترنر» از دانشگاه شیکاگو می گوید؛ «تنها کاری که تاکنون توانسته ایم در ارتباط با این پدیده انجام دهیم، صرفاً نام گذاری آن بوده است. این انرژی ممکن است از هیچ (خلأ) حاصل شده یا تاثیری از سایر ابعاد مکانی پنهان در هستی باشد.» هرچند انرژی تاریک، نقش یک نیروی دافعه کیهانی نظیر ضدگرانش را ایفا می کند اما نمی توان آن را صرفاً یک نیرو به حساب آورد، چرا که این نیروی دافعه تابع ویژگی های ذرات مادی نبوده و مستقیماً روی فضا عمل می کند،

۸) راز هشتم؛ چگالی جهان چقدر است

ماده موجود در جهان در برابر انبساط آن مقاومت می کند. بنابراین اگر انرژی تاریک وجود نداشت، انبساط جهان به تدریج متوقف شده و به انقباض تبدیل می شد و نهایتاً جهان درهم فرومی پاشید. اما انرژی تاریک با نیروی دافعه خود از این کار جلوگیری می کند. انرژی تاریک، مسبب شتاب گرفتن انبساط جهان است. بنابراین اگر چگالی انرژی تاریک، ثابت بوده یا حداقل مقدار مثبتی باقی بماند، در این صورت، انبساط جهان با سرعتی فزاینده ادامه خواهد یافت. اما این احتمال نیز وجود دارد که چگالی انرژی تاریک، ثابت نبوده و متغیر باشد و حتی ممکن است مقداری منفی پیدا کند که در آن صورت، جهان را به سوی فروپاشی خواهد برد. «مارتین ریس»، اخترفیزیکدان دانشگاه کمبریج می گوید؛ «اگر چگالی انرژی تاریک حتی به میزان اندکی منفی شود، می تواند منجر به فروپاشی تمامی جهان شود.» اکنون ماهیت انرژی تاریک بر ما پوشیده است و بنابراین از سرنوشت جهان هم بی خبریم چرا که سرنوشت جهان، وابسته به انرژی تاریک است...

مارک سینسل

ترجمه؛ شهاب شعری مقدم

http://forum.p30world.com

 

مدرسه گریزی

اصطلاح مدرسه گریزی پس از اجباری شدن آموزش و پرورش در اواخر قرن نوزدهم میلادی در اروپا رواج یافت. در آن موقع اصطلاح فرار از مدرسه کلیه شکل های غیبت بدون اجازه از مدرسه را دربرمی گرفت. اصطلاح مدرسه گریزی پس از اجباری شدن آموزش و پرورش در اواخر قرن نوزدهم میلادی در اروپا رواج یافت. در آن موقع اصطلاح فرار از مدرسه کلیه شکل های غیبت بدون اجازه از مدرسه را دربرمی گرفت. فرار از مدرسه عکس العمل های متفاوتی از سوی اولیاء و مربیان برانگیخته است که اهمیت مطالعه گسترده این موضوع را دو چندان می کند. نگرانیهایی که این نوع مشکل به وجود می آورد پرسشهایی را در ذهن اولیاء و مربیان به وجود می آورد مانند: سرنوشت او چه می شود؟ آیا یک زندگی را در آینده راه خواهد برد؟ آیا در بزرگسالی به مشکلی برنمی خورد؟

با این توصیف سوالی را می توان مطرح کرد که آیا فرار از مدرسه یک فاجعه است؟ در بهترین شرایط مدرسه گریزی می تواند تبعات جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. به طوری که برخی از روانشناسان مدرسه گریزی را با خودکشی فردی مقایسه کرده اند.

به عبارت دیگر، همان طور که بیمار در معرض خطر خودکشی را باید بستری کرد، یک کودک مدرسه گریز را نیز باید به یک مدرسه شبانه روزی یا بازپروری نوجوانان منتقل کرد. چرا کودک از مدرسه می گریزد؟ جواب این سؤال را با پیگیری مسیر رشد و تحول کودک می توان پیدا کرد. ورود به مدرسه اولین برخورد جدی کودک با اجتماع و درخواستهای آن است. کودک مدرسه گریز، آینده اجتماعی و شغلی خود را به مخاطره می اندازد، در نتیجه فرار از مدرسه یک خودکشی اجتماعی است.

با ورود کودک به محیط مدرسه، دوگانگی و کشمکشی بین محیط خانوادگی و محیط جدید ایجاد می شود. اما این تعارض از کجا ریشه می گیرد؟

 مدرسه برای آموختن مهارتهای تفکر جدید مثل نوشتن، حساب و... روی شناخت بنیادی کودک از دنیای اطرافش تأثیر می گذارد، در عین حال دامنه این تأثیر تا رشد جسمانی وی هم کشیده می شود. اثر روی رشد جسمانی با آموزشهای حرکتی، زنگهای ورزش و رسیدگی به مسائل بهداشتی خودش را نشان می دهد. کودک در محیط آموزش، خود را بین هم سن و سالانش می بیند و برای نخستین بار دست به ترسیم تصویری از خود براساس نگرشهای گروه همسالان می زند. این تصویر جدید، از زاویه دید محیطی، در تعارض با تصویر قبلی محیط خانوادگی قرار می گیرد.

پس مدرسه تکالیف جدیدی را روی دوش کودک که ماهیتی رابطه جو دارد می گذارد. می توان گفت ورود به مدرسه به خاطر همین تکلیف جدید بحران زا است. هر چند نمی توان تفاوتهای فرهنگی شدن و اجتماعی شدن افراد را از نظر دور داشت ولی هر کودکی با توجه به تمام ملاحظات متحمل فشار روانی می شود. کیفیت فشار روانی متفاوت تجربه می شود. انسان موجودی رابطه جو و اهل تجربه کردن است؛ وقتی مدرسه تکالیفی را فراتر از توان دانش آموز از وی می خواهد نطفه مدرسه گریزی بسته می شود. کودک مدرسه گریز را کودکی توصیف می کنند که دارای هوش پایین تری است، هوش وی برای سازگاری با درخواستهای محیط آموزشی کافی نیست. در کوتاهترین تعریف هوش توانایی سازگاری با محیط است . ظرفیت پنهان کودک در برخورد با درخواستهای محیط جدید آشکار می شود.

رشد اخلاقی کودک در دوره مدرسه دارای جایگاه ویژه ای است. کودک از یک سو با ارزشهای اخلاقی محیط آموزشی که توسط مدرسه و معلم تدریس می شود و از سوی دیگر با ارزشهای اخلاقی گروه همسالان دست به گریبان است. اخلاق به طور معمول ادب را ستایش می کند ولی گروه همسالان جسارت و بی ادبی را شجاعت می داند. ظرفیت سازش یافتن یا کنار آمدن با موفقیتهای مختلف و متفاوت لازمه میانجی گری این دو نوع خط مشی اخلاقی است. اگر کودکی نتواند بین این دو قطب متضاد صلح و سازش ایجاد کند دچار ناکامی خواهد شد. تلاش کودک در این سن و سال برای انجام کاری جدید و بکار بستن ابتکار از سوی احساس درونی مقصر بودن و گناهکاری تهدید می شود. ولی همین کودک از ۶ – ۷ سالگی تا آغاز نوجوانی روابط عمده اجتماعی اش را در محیط آموزشی و گروه همسالان سپری می کند. فقدان احساس کارآمد بودن و مثمرثمر بودن کودک را متزلزل می کند و بهره وری و کارآمدی فرد را تهدید می نماید.

عوامل موثر بر مدرسه گریزی

۱وجود تعارض یا کشمکش درون روانی والدین: یکی از والدین به دلیل وجود رگه های مرضی در شخصیت نشانه های وابستگی کودک را تقویت می کند. طوری که جدایی از والدین برای کودک سخت شده، در نتیجه از مدرسه می گریزد.

۲کشمکش درون روانی کودک: مدرسه هراسی و دیگر اختلالاتی که برای اولین بار در طی کودکی بروز می کند، می توانند از عوامل تسریع کننده یا زمینه ساز مدرسه گریزی باشند. مثلاً بیش فعالی می تواند شکست تحصیلی و گریز از مدرسه را به خاطر پاسخ ندادن به توقعات مدرسه، در پی داشته باشد. بنابراین درمان اختلالات زمینه ای بسیار مهم است.

۳کشمکش درون خانواده: روشهای فرزند پروری سه گونه اند: سهل انگاری، مستبدانه و دموکراتیک که هم دیکتاتوری والدین و هم سهل انگاری را می توان زمینه ساز دانست. زیرا در هر دو حالت شکلی از فشار روانی روی کودک است. در شکل مستبدانه نهنگی در آکواریومی اسیر و در شکل سهل انگارانه ماهی قرمز کوچکی در دریا با تمام خطرها رها می شود. کودک نیاز به حمایت، امنیت و تأیید از سوی والدین را دارد و آزادی بدون مرز او را مضطرب می کند زیرا او قادر نیست به تنهایی مسیر را طی کند. کما اینکه روش مستبدانه هم خلاقیت و اعتماد به نفس کودک را تخریب می کند. هر دو شکل تربیت مستبدانه و دموکراتیک بیانگر جهل و بی دانشی والدین است و ناتوانی آنها را نشان می دهد.

۴عادی بودن فشار روانی در مراحل انتقالی: در زندگی یک سری مراحل انتقالی وجود دارد که می توان هم آن را به شکل وسایل عبور (رشد) دید و هم آنها را منشاء یک آسیب دانست. مراحلی چون یائسگی، بلوغ، ازدواج و امثال آن.

۵عدم درک نیازهای اساسی در خانه یا مدرسه: می توان گفت مهمترین عامل در مدرسه گریزی است. مدرسه ناکام کننده و خانواده سرکوب کننده از آن جمله است. روابط دیکتاتوری – سهل انگاری در مدرسه و خانه منجر به آسیب هایی در سطح جامعه می شود. آسیب هایی چون دختران فراری، پسران بزهکار و.... که نوجوانان آسیب دیدگان این نوع برخوردند. زیربنای این رابطه چه در مدرسه و چه در خانه روابط غیرانسانی است.

ویرجینا ساتیر، خانواده درمانگر شهیر، می نویسد: من در گذشته فکر می کردم که بمب اتم ما را از بین می برد اما حالا فکر می کنم که اگر چیزی بتواند ما را از بین ببرد چیزی جز روابط غیرانسانی نیست. خانواده درمانی در مورد خانواده های دشوار و یا آشفته لازم است. زیرا که مدرسه گریزی محصول مشترک خانواده و اجتماع است، محیط آموزش به شکل اخص، جامعه به طور اعم مد نظر است. این مسأله آنجا بغرنج تر می شود که پیشینه تحکم گونه نیز دنباله محیط اجتماعی را تشکیل دهد   

احمدرضا محمدپور

 

تعلیم و تربیت و عقب ماندگی ایران

خلاصه ای از مطالب:

همانگونه که می دانیم، کشور عزیز ما با کشور ژاپن تقریباً همزمان با علوم جدید و راه و رسم آموزش به روش نو، در مغرب زمین آشنا شد.

1- کشور ژاپن به لحاظ الگوبرداری درست از غرب و با تکیه بر سنت های اصیل ملی، کار خود را از آموزش شروع کرد. در دور افتاده ترین روستاها، با همکاری مردم، به طور جدی، مدارس ابتدائی را تأسیس و گسترش داد. معلمان این مدارس برای تدریس علوم از روش « یادگیری با عمل » بهره جستند

۲- ژاپنیها ، برای خانه های مسکونی خود حداقل و برای مدارس حداکثر وسعت را در نظر گرفتند. در آموزش از روش شاگرد محوری بهره گرفتند.

۳- مسئولان سیاسی و علمی و فرهنگی ژاپن بارها گفته اند، که : « برخلاف آنچه عده ای تصور می کنند، ما ابتدا از توسعه ی آموزشی و علمی شروع کردیم و بعد به دنبال آن، به توسعه ی اقتصادی دست یافتیم »، در واقع مبنای اصلی توسعه اقتصادی ژاپن « توسعه آموزشی » است.

۴- از سوی دیگر وقتی زمامداران امیرکبیر بنیانگزار دارالفنون را از صحنه بیرون کردند، هدف های اصلی او را نیز فراموش کردند.در کشور ما علوم طبیعی تدریس شد، اما بدون اجرای آزمایش!!

۵- در مغرب زمین، شاگرد و معلم با کار وکوشش و تلاش شبانه روزی، در آزمایشگاه های کوچک و بزرگ، قوانین طبیعی را با روش علمی کشف کردند، و آنرا بسط دادند که به صورت کاربردی درآوردند و بدین ترتیب مبانی صنعت و تکنولوژی خود را استحکام بخشیدند.

۶- ما در حق دانش آموزان خود که از خوش استعدادترین، دانش آموزان جهان می باشند. کوتاهی کردیم استعدادهای ایشان را تباه ساختیم. مستقیم ترین راه تدریس علوم را که روبرو کردن دانش آموز با پدیده های طبیعی است، رها ساختیم و از دانش آموزان خود خواستیم که فقط عبارتی که قانون را بیان می کند، از بر کنند

۷- هیچ سئوال کرده ایم که به چه دلیلی معادن سیلیس خود را با ارزان ترین قیمت به بیگانگان بفروشیم و عدسی های گوناگون را با گرانترین قیمت وارد می کنیم؟

۸- در آموزش و پرورش باید یک راست به سراغ معلم و روش تدریس رفت.

۹- لذا همه باید به معلم و مدرسه کمک کنیم تا بتواند رسالت بزرگ خویش را به انجام برساند می دانید که معلمان در کشورهای شرقی در بین خوش استعدادترین، علاقه مندترین و آگاه ترین و دلسوزترین دانش پژوهان انتخاب می شوند و پس از کسب آموزش های نو و مناسب راهی کلاس می شوند.

۱۰ بیداری مغرب زمین از زمانی شروع شد که، در خواب رفتیم، به خود مشغول شدیم و به وسیله ایادی استعمار ( دشمنان دانا ) و دوستان نادان گاهی به آخرت گرایی مطلق دعوت می شدیم

۱۱-بپذیریم کشوری هستیم عقب مانده و نه در حال توسعه، زیرا هنوز نتوانسته ایم از یک سو در مقابل بلا یایی همچون سیل و زلزله و برآمدگی آب دریا و ... مقاومت کنیم و ایمن باشیم و از سوی دیگر نتوانسته ایم دردهایی همچون فساد، دروغ، جهل و بی سوادی و خرافه پرستی و سرپیجی از قانون و ... را ریشه کن کنیم. ادامه را کلیک کنید.

منبع:

a.dehkordi - www.iranika.ir

یادگیری به روش کل به جزء(روش قیاسی)

 

یادگیری از طریق دو روش می تواند صورت بگیرد. رو ش استقرائی یا روش جزء به کل و روش قیاسی یا روش کل به جزء.

فرض کنید دو نفر برای بدست آوردن موقعیت جغرافیایی شهر تهران به مطالعه این شهر می پردازند. نفر اول برای این منظور سوار اتومبیل خود می شود و به خیابانها و نقاط مختلف شهر میرود  تا از طریق آن تصور کلی از تهران را بدست آورد(روش استقرائی) اما نفر دوم سوار بر هواپیما میشود و از بالا به تهران نگاه میکند و  بدون درگیر کردن خود در جزئیات تصور کلی را از شهر بدست می آورد و سپس از پائین به مطالعه جزئیات میپردازد.(روش قیاسی).

درک مفهوم درس از کل به جز بسیار پر اهمیت است برای این منظور ابتداء مفاهیم کلی درک و سپس تقسیم بندی میشود در مرحله بعد مسائل جزئی مربوط به کلیات درک و ارتباط داده میشود. چنین روشی میتواند مغز را در یادگیری یاری دهد چون وقتی مغز تصوری از یک مفهوم بدست می آورد جزئهای مربوط به آن را هم در قالب همان کلیت قرار میدهد و این فراموشی را به حداقل می رساند.

به عنوان مثال، وقتی مغز ما مفهوم میز را در ک می کند آنوقت هزاران میزی که در خارج از ذهن ماست و صورت های مختلفی دارد در قالب میز در مغز ما دسته بندی میشود اما اگر مفهوم میز را ما درک نمی کردیم آنوقت هزاران میز را جدا جدا تصور می کردیم در نتیجه نگهداری صورت همه آنها برای ما بسیار مشکل بود.

در رابطه با نحوه خواندن کتابهای به روش کل به جزء، فرض کنید در کتاب علوم دوره راهنمائی بخشی به نام نیرو وجود دارد سپس موضوعات مختلفی در این بخش شرح داده شده است مثل اصطکاک، نیروی جاذبه، نیروی آهن ربا و غیره. یادگیری از کل به جزء در صورتی محقق می شود که:

 1- ابتداء مفهوم نیرو برای دانش آموز درک شود. 2- دانش آموز این را درک کند که آن بخش کلا در مورد نیروست.3- انواع نیرو را در آن بخش ببیند و علت نیرو بودن آن را بفهمد و بتواند آنها را با مفهوم کلی نیرو ارتباط دهد.4 - در پایان بتواند جزئیات تک تک نیروها را درک کند.

چنین روشی در یادگیری میتواند دانش آموز را مسلط نشان دهد و یادگیری او را هوشمندانه گرداند. گر چه یادگیری از جزء به کل در بعضی عرصه ها مثل ورزش بیشتر مورد توجه است اما روش کل به جزء در حوزه آموزش مدرسه خصوصا در مطالعه کتابها بدون معلم، موثر تر نشان میدهد.

یادگیری به روش کل به جزء(روش قیاسی)

 

یادگیری از طریق دو روش می تواند صورت بگیرد. رو ش استقرائی یا روش جزء به کل و روش قیاسی یا روش کل به جزء.

فرض کنید دو نفر برای بدست آوردن موقعیت جغرافیایی شهر تهران به مطالعه این شهر می پردازند. نفر اول برای این منظور سوار اتومبیل خود می شود و به خیابانها و نقاط مختلف شهر میرود  تا از طریق آن تصور کلی از تهران را بدست آورد(روش استقرائی) اما نفر دوم سوار بر هواپیما میشود و از بالا به تهران نگاه میکند و  بدون درگیر کردن خود در جزئیات تصور کلی را از شهر بدست می آورد و سپس از پائین به مطالعه جزئیات میپردازد.(روش قیاسی).

درک مفهوم درس از کل به جز بسیار پر اهمیت است برای این منظور ابتداء مفاهیم کلی درک و سپس تقسیم بندی میشود در مرحله بعد مسائل جزئی مربوط به کلیات درک و ارتباط داده میشود. چنین روشی میتواند مغز را در یادگیری یاری دهد چون وقتی مغز تصوری از یک مفهوم بدست می آورد جزئهای مربوط به آن را هم در قالب همان کلیت قرار میدهد و این فراموشی را به حداقل می رساند.

به عنوان مثال، وقتی مغز ما مفهوم میز را در ک می کند آنوقت هزاران میزی که در خارج از ذهن ماست و صورت های مختلفی دارد در قالب میز در مغز ما دسته بندی میشود اما اگر مفهوم میز را ما درک نمی کردیم آنوقت هزاران میز را جدا جدا تصور می کردیم در نتیجه نگهداری صورت همه آنها برای ما بسیار مشکل بود.

در رابطه با نحوه خواندن کتابهای به روش کل به جزء، فرض کنید در کتاب علوم دوره راهنمائی بخشی به نام نیرو وجود دارد سپس موضوعات مختلفی در این بخش شرح داده شده است مثل اصطکاک، نیروی جاذبه، نیروی آهن ربا و غیره. یادگیری از کل به جزء در صورتی محقق می شود که:

 1- ابتداء مفهوم نیرو برای دانش آموز درک شود. 2- دانش آموز این را درک کند که آن بخش کلا در مورد نیروست.3- انواع نیرو را در آن بخش ببیند و علت نیرو بودن آن را بفهمد و بتواند آنها را با مفهوم کلی نیرو ارتباط دهد.4 - در پایان بتواند جزئیات تک تک نیروها را درک کند.

چنین روشی در یادگیری میتواند دانش آموز را مسلط نشان دهد و یادگیری او را هوشمندانه گرداند. گر چه یادگیری از جزء به کل در بعضی عرصه ها مثل ورزش بیشتر مورد توجه است اما روش کل به جزء در حوزه آموزش مدرسه خصوصا در مطالعه کتابها بدون معلم، موثر تر نشان میدهد.