تنبیه دیجیتالی!

به گزارش خبرگزاری مهر، زمانی ترسناک ترین تنبیه های والدین برای گرفتن نمره های بد در مدرسه به این موارد خلاصه می شد: نمره بد گرفتی؟ در خانه می مانی و هیچ یک از دوستان خود را نمی بینی. با پدر و مادرت بد حرف زدی؟ در اتاق خودت می مانی از شام هم خبری نیست.

همچنین بزرگترین تنبیه برای نوجوانان بالای 16 سال در آمریکا گرفتن گواهینامه رانندگی و کلیدهای خودرو آنها بود.

این درحالی است که در عصر دیجیتال مفهوم تنبیه نیز مجازی شده است. چرا که امروز نوجوانان از اینکه در خانه بمانند و در اتاق خود حبس شوند بسیار خوشحال می شوند چون می توانند با رایانه و تلفن همراه خود سرگرم شوند.

بنابراین والدین تصمیم گرفته اند تنبیه های خود را سازگار با توسعه فناوری دیجیتالی کنند به طوری که امروز ترسناک ترین تنبیه ها برای نوجوانان شامل این موارد می شود: نمره بد گرفتی؟ تلفن همراهت را به من بده! وقتی رایانه ات را گرفتم می فهمی که نباید با والدینت بد حرف بزنی!

در این راستا موسسه تحقیقاتی Pew Internet and American Life Project تحقیقاتی را در خصوص استفاده نوجوانان از فناوریهای نوین و روش تنبیه آنها توسط والدین انجام داده است.

نتایج این تحقیقات حاکی از آن است که 93 درصد از نوجوانان آمریکایی از اینترنت و ایمیل استفاده می کنند اما استفاده از اینترنت صرف انجام کارهایی از قبیل مطالعه و یا جستجوی اخبار نمی شود بلکه از اینترنت برای ورود به فیس بوک و چت کردن استفاده می کنند.

زمانی والدین برای تنبیه نوجوانان تلویزیون را خاموش می کردند اما امروز رایانه و تلفن همراه را خاموش می کنند.

50 درصد از نوجوانان برای انجام تماسهای تلفنی خود از تلفن همراه استفاده می کنند و تنها 30 درصد از ارتباطات آنها با یک دوست از طریق دیدار شخصی انجام می شود و بقیه ارتباطات در فیس بوک، سرویسهای چت و سایر گردهماییهای مجازی اتفاق می افتد.

در این راستا، 62 درصد از والدین برای تنبیه فرزندان خود تلفن همراه آنها را می گیرند و در مراحل پیشرفته تر این تنبیه ها به خاموش کردن رایانه منجر می شود.

براساس گزارش واشنگتن پست، در این خصوص ریچارد ویسبورد روانشناس دانشگاه هاروارد توضیح داد: "این روش تنبیه مدرن واقعا جواب می دهد و عملکرد آن مثل این است که در گذشته نوجوانان را از داشتن یک آخر هفته آزاد قدغن می کردند".

اکنون والدین تنها روش قدغن کردن نوجوانان خود را از داشتن ارتباطات اجتماعی تغییر داده اند و این تغییر در راستای تغییر مفهوم ارتباطات انجام شده است. والدین می دانند که تلفن همراه چقدر برای فرزندان آنها حیاتی است و می دانند که چطور می توانند نوجوانان را تنبیه کنند.

در همین رابطه:

تنبیه و ابعاد آن

شخصیت فرزندان خود را به خاطر نمره ضعیف تخزیب نکنید

  دریافت کارنامه تحصیلی معمولا برای دانش‌آموزان و والدین آن‌ها با اضطراب و دلهره همراه است و این استرس در میان دانش‌آموزانی که به هردلیل امتحان خود را باموفقیت برگزار نکردند، بیشتر دیده می‌شود. بدون شک همه دانش‌آموزان در امتحانات نتایج دلخواه و مناسب را بدست نمی- آورند و علت این مساله نیز به عوامل مختلفی بستگی دارد. ویژگی‌های فردی دانش‌آموز، عوامل آموزشگاهی، خانوادگی و اجتماعی می‌تواند در نحوه نتیجه‌گیری دانش‌آموز موثر باشد اما برخی از والدین بدون توجه به این مسایل، نتایج ضعیف درسی فرزندان خود را بر نمی‌تابند و پس از اطلاع از نمرات ضعیف فرزند خود، به آن‌ها برچسب‌های ناروایی می‌زنند. زدن برچسب نه تنها هیچ کمکی برای پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز نمی‌کند بلکه در اغلب موارد دانش‌آموز را از اشتیاق ادامه تحصیل و کسب موفقیت درسی هم باز می‌دارد. صدور کارنامه‌های دانش‌آموزان دوره‌ابتدایی و بعداز آن دوره راهنمایی چند روز دیگر آغاز می‌شود و باتوجه به سنین دانش‌آموزان یاد شده، نحوه برخورد با نتایج تحصیلی این گونه دانش‌آموزان ضروری به نظر می‌رسد. یک برخورد نامناسب می‌تواند همه تلاش‌های والدین، معلمان و مسوولان مدرسه را باناکامی روبه‌رو کند و به یقین این نتیجه مورد نظر هیچ یک از عوامل یاد شده نیست. کارشناسان تربیتی به خانواده‌ها توصیه می‌کنند که هنگام دریافت کارنامه دانش‌آموزان و اطلاع از نمرات ضعیف فرزندان خود، مواظب روح و روان آن‌ها باشند و از سخت‌گیری و بی‌احترامی نسبت به آن‌ها پرهیز کنند

ادامه مطلب ...

عامل گرفتن نمره بد در مدرسه کشف شد

پژوهشگران در تحقیقات گسترده ای بر روی نوجوانان دریافتند که گرفتن نمره های بد در مدرسه به دلیل یک نقص ژنتیگی در  DNA  است. تیم تحقیقاتی «کوین بیور» از دانشگاه ایتالیایی فلوریدا کشف کرد که برخی جهش های ژنتیکی بر روی ژن های مسئول رمز گذاری دوپامین با گرفتن نمره در مدرسه ارتباط دارد. این محققان با مقایسه وضعیت تحصیلی و اطلاعات مربوط به DNA  دو هزار و 500 نوجوان محصل در دبیرستان و راهنمایی این ارتباط  میان ژن ها و نمره امتحانات را کشف کردند. این ژن مسول عملکرد انتقال دهنده ی عصبی دوپامین ( پیام رسان شیمیایی مغز ) هستند. دوپامین مسئول حس شادی و خشنودی ناشی ازبسیاری از رفتار های ماست. این تحقیقات نشان داد که ارتباط میان ژن ها و نمرات امتحان بسیار حائز اهمیت است بطوری که در برخی موارد دانش آموز از راهیابی به دانشگاه باز می ماند.


 بنظر نویسنده وبلاگ،

 بشر در آینده  به کشفیات زیادی دست خواهد یافت و ممکن است که هر نوع کشفی با کشفیات بعدی مورد بازنگری قرار بگیرد. بی ثباتی و تغییر پذیری از خصوصیات علم بشری است. بنابراین آگاهی از این کشفیات بسیار مفید و موجب وسعت دید می شود اما این به آن معنا نیست که فکر کنیم  تنبلی مطلقا توسط  ژنی کنترل می شود بلکه ممکن است عوامل دیگری نیز در این میان دخیل باشند که  نیازمند گذشت زمان هستیم. از طرف دیگر  این نوع کشف نباید موجب کوتاهی افراد در رفع تنبلی باشد و همه چیز را به گردن ژنها بیاندازد.

www.classro.blogsky.com   

تسلط به دو زبان از مغز محافظت می کند

براساس تحقیقاتی که در کانادا انجام شده است تسلط به دو زبان در مقابل کهولت سنی از مغز محافظت می کند.

دانشمندان دریافتند کسانی که از کودکی به دو زبان تکلم می کنند در مقایسه با کسانی که تنها یک زبان می دانند کمتر دچار ضعف قوای مغزی می شوند.

مطالعات قبلی به روی کودکان نشان می داد که دوزبانه بودن می تواند بر خلاقیت و مهارت های انسان در حل مسائل بیافزاید، اما تاثیر توانایی در تکلم به دو زبان بر مغز در دوران کهولت تاکنون مجهول بود.

نتایج مطالعه اخیر در نشریه "روانشناسی و سالخوردگی" منتشر شده است.

در حدود 150 بزرگسال که نیمی از آنها دوزبانه و نیم دیگر یک زبانه بودند مورد مطالعه قرار گرفتند و سرعت واکنش آنها مورد بررسی قرار گرفت.

به نظر می رسید که سرعت واکنش افراد دوزبانه که بیش از 60 سال داشتند کمتر از همتاهای یک زبانه اما خیلی جوانتر آنها نبود.

علت این مساله که چرا تسلط به دو زبان می تواند عملکرد مغز را بهبود بخشد روشن نیست.

تسلط به دو زبان می تواند بر شماری از فرآیندهای مغزی تاثیر بگذارد، با این حال فواید آن احتمالا تنها زمانی پدیدار می شود که فرد هر دو زبان را به طور روزانه تکلم کند.

در همین رابطه:

آیا اندیشه گرفتار زبان است؟

آیا اندیشه گرفتار زبان است؟

گای دویچر، در روزنامه «هرالد تریبیون» در مقاله‌ای با عنوان «آیا زبان شما چگونگی فکر شما را شکل می‌دهد؟» می‌نویسد: پژوهش‌های چندسال اخیر نشان می‌دهد که هنگامی که ما زبان مادری خود را می‌آموزیم همراه آن رفتارهای فکری مشخصی را هم یاد می‌گیریم و این رفتارهای فکری تأثیر مهمی در شکل‌گیری نوع تجربیات ما از جهان پیرامون دارند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد هر زبان به خاطر ساختار ویژه‌ای که دارد متکلمانش را ناچار می‌کند در افکار خود رفتارها و چارچوب‌های مشخصی را دنبال کنند.

ادامه مطلب ...

کودکان و شکل گیری اعتماد به نفس

منشاء بسیاری از مشکلات رفتاری انسان نداشتن اعتماد به نفس است.  امروزه جوامع تاوان سنگینی را به علت نداشتن اعتماد به نفس افراد خود، متحمل می شود. بزهکاری های اجتماعی و انحرافات دختران و پسران و ناراحتیهای روحی و روانی، همه و همه با اعتماد به نفس مرتبط هستند و در همه این افراد نوعی احساس بی ارزشی  و عدم پذیرش خود که از مشخصات نداشتن اعتماد به نفس است موج می زند و اغلب آنها احساس می کنند که دوست داشتنی نیستند.

تحقیقات نشان می دهد که اغلب افراد از دوران کودکی مشکلاتی در رابطه با اعتماد به نفس خود دارند. لذا وقتی افراد بزرگ می شود و به خود شناسی می رسند سعی در جبران کمبود ها بر می آیند و کوشش می کنند اعتماد به نفس را در خود بوجود بیاورند. اما واقعیت این است که اگر این افراد قادر باشند که واقعا در خود اعتماد به نفس بوجود بیاوند مثل آن افرادی نخواهند بود که از دوران کودکی با اعتماد به نفس تربیت شده اند.

اگر بطور ساده بخواهیم اعتماد به نفس را تعریف کنیم باید بگوئیم که اعتماد به نفس زمانی در کودک شکل می گیرد که وی احساس دوست داشتنی بودن و احساس کفایت و شایستگی کند. و این هم در درجه اول از طریق کیفیت رابطه ما با فرزندان نضج می گیرد.

والدین در ابتدای زندگی کودکان، برای آنها حکم خدا را دارند. آنچه والدین در باره کودکان می گویند وحی منزل است و کودک باور می کند. به عنوان مثال انواع بر چسب هایی که به بچه ها زده می شود، برای کودک این باور را به همراه دارد که آنها نه تنها آن بر چسب ها را دارا می باشند بلکه کم کم احساس ارزشمندی خود را از دست داده و تصور منفی از خود پیدا خواهند کرد. اینکه فرزندان ما چه افرادی هستند مهم نیست آنچه مهم است این است که آنها چه تصوری از خود دارند. لذا برای داشتن اعتماد به نفس در کودکان قبل از هر چیز باید انتقاد لفظی و بر چسب های مختلف راکنار بگذاریم.

برای شکل گیری اعتماد به نفس بالا چهار عامل زیر ضروری است:

1-     احساس تعلق داشتن: احساس تعلق برای کودکان امنیت و آرامش را به دنبال دارد. تعلق داشتن به خانواده و دوستان و عضو گروهی شدن و در باشگاهها عضو بودن و داشتن تاریخچه و گذشته، همه اینها برای کودک احساس تعلق داشتن را به همراه دارد. در همین رابطه است که کودکان از شنیدن خاطرات گذشته خود توسط والدین احساس لذت و غرور می کنند چون فکر می کنند ریشه دار و دارای پیوستگی هستند. وظیفه ما والدین این است که احساس تعلق را در فرزندانمان بوجود بیاوریم  و آن را تقویت کنیم.

2-     منحصر به فرد بودن: بچه ها کم کم که بزرگ می شوند به طور ذاتی پی می برند که با دیگران متفاوت هستند. وظیفه ماست که این تفاوت را در آنها انکار نکنیم بلکه آن را تقویت کنیم، اینکه او با دیگران فرق می کند و یک موجود بی همتا و بی نظیر است و نباید سعی کند، مثل دیگران باشد. او باید مثل خودش باشد و به آن افتخار کند.

3-     قدرت: بچه ها همانطور که رشد می کنند محیط را دست کاری می کنند و بزودی می فهمند که قدرت کنترل بسیاری از رویداد ها را دارند و می توانند به قدرت و استقلال شخصی برسند. والدین هم باید به این فرایند کمک کرده و به آنها این موقعیت را فراهم آورند. ما در این رابطه می توانیم به آنها مسئولیت دهیم تا احساس شایستگی کنند. بچه ها در صورت احساس موفقیت در کارها بیشتر احساس قدرت خواهند کرد.

4-     آزادی بیان: کودکان باید بتوانندخواست های خود را بیان کرده و نیاز های خود را طلب کنند و در این راه نباید احساس تهدید و تمسخر نمایند. همچنین بچه ها باید قادر باشند که احساسات خود را  به راحتی بیان کنند و این احساسات نباید مورد انکار والدین قرار گیرد چون احساس هیچ بچه ای اشتباه نیست.

نقص در هر کدام از موارد بالا نه تنها موجب شکسته شدن اعتماد به نفس می شود بلکه یکپارچگی درونی بچه ها را از بین برده و کودک برای جبران آن از طریق هدایت ضمیر ناخودآگاه و بطور خودکار دست به هر اقدامی می زند. عدم سازش با دوستان، بهانه گیری، تمسخر دیگران، آزار و اذیت والدین، کارشکنی، عزلت و گوشه گیری، اقدامات پست برای جلب توجه دیگران و غیره نمونه هایی از این اعمال هستند.

در همین رابطه:

عزت نفس، ضامن موفقیّت در پیشرفت تحصیلی

نکاتی درباره ی اعتماد به نفس کودکان

هفت گام اعتماد به نفس                                                                                          www.classro.blogsky.com

           

عزت نفس، ضامن موفقیّت در پیشرفت تحصیلی

 عزت نفس عبارت است از احترام به خود، خود ارزشمند دانستن یا تصویری که شخص از خودش دارد. مسأله عزت نفس و مقوله ارزیابی مثبت از خود از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است.       

عزت نفس عبارت است از احترام به خود، خود ارزشمند دانستن یا تصویری که شخص از خودش دارد. مسأله عزت نفس و مقوله ارزیابی مثبت از خود از اساسی ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت کودکان و نوجوانان است. مطالعات و پژوهش های متعدد نشان می دهند که کودکان و نوجوانانی که دارای احساس خودارزشمندی و عزت نفس قابل توجهی هستند، نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه، پیشرفت تحصیلی و کارآمدی بیشتری از خود نشان می دهند. پرورش احساس خودارزشمندی و عزت نفس در کودکان و نوجوانان از مهمترین وظایف و رسالت های اولیا و مربیان است که در این ارتباط بیشترین نقش برعهده الگوهای رفتاری است.

ادامه مطلب ...

تأثیر ضربه چکش انتقاد

بهترین هدیه ای که هر پدر و مادر می تواند به فرزند خود بدهد،اعتماد به نفس است.  اعتماد به نفس عصای سحر آمیزی است که میتواند آینده ی شخص را شکل دهد و در همه جنبه های زندگی فرد خود را نشان دهد، از دوستانی که انتخاب می کند و از موفقیت هایی که کسب می کند تا تشکیل زندگی و تربیت فرزندان.

امّا یک چیز می تواند تمام زحمات ما را در ایجاد اعتماد به نفس در فرزندانمان بر باد دهد و آن انتقاد لفظی است. انتقاد می تواند فرزندان ما را تحقیر و ورشکسته سازد  ومثل ضربات چکش که بر یک گلدان بی نهایت قیمتی فرود می آید ، آنها را بشکند. بچه ها خود را نمیتوانند بی واسطه ببینند بلکه از طریق ما خود را می بینند و از این طریق خود را ارزیابی می کنند. انتقادهای ما به آنها این پیام را می دهد که آنها بی ارزش و بچه بدی هستند چنین روندی اعتماد به نفس آنها را از بین برده و آنها به این نتیجه می رسند که نمی توانند فردی موفق و با کفایتی باشند.

تحقیقی در دانشگاه کالگاری آمریکا انجام شده که نشان میدهد سرزنش لفظی به مراتب بیش از کتک زدن اعتماد به نفس کودکان را در هم می شکند.آثار کتک زدن ممکن است خیلی زود از بین برود امّا آثار انتقاد و تحقیر بچه ها تا آخر عمر باقی می ماند. 

http://classro.blogsky.com/ 

چطور کودکان را به مطالعه علاقه‌مند کنیم؟

 ترجمه لادن نصیری: 

تحقیقات نشان داده است بیشتر کسانی که به کتاب و کتابخوانی علاقه دارند والدینی داشته‌اند که در دوران کودکی لحظات شیرین و گرمی را در هنگام خواندن داستان‌ها برای آنها ساخته و پرداخته‌اند.

توصیه‌های زیر راود را جذب مطالعه کنید، به طوری که کتاب را بهترین دوست خود بدانند و از آن جدا نشوند.

1 - زمان خاصی را به عنوان زمان خواندن داستان در نظر بگیرید : این مورد به خصوص برای کودکان نوپا بسیار مهم است. زمان قصه‌سرایی نبایدطولانی باشد، در اینجا کیفیت از همه چیز مهمتر است، اما سعی کنید آن را به صورت برنامه‌ای منظم در هر روز دنبال کنید.

2 - کتاب‌هایی را انتخاب کنید که خودتان از خواندن آنها لذت می‌برید، زیرا عدم علاقه شما، به خوبی در آهنگ کلام شما منعکس می‌شود.

3 - به خاطر داشته باشید که اغلب سطح شنیداری کودکان بالاتر از سطح خواندن آنهاست: پس فکر نکنید ممکن است کودک شما که در گروه سنی الف قرار دارد از شنیدن کتاب‌های گروه سنی ب، ج یا بالاتر لذت نبرد.

4 - همیشه قبل از خواندن، عنوان کتاب و نام نویسنده آن را اعلام کنید.

5 - داستانی را که می‌خوانید در ذهن خود تجسم کنید: مناظر را در ذهن خود ببینید، حتی زمانی که کتاب هیچ گونه تصویری ندارد. این کار باعث می‌شود که داستان را به زیبایی و واضح تعریف کنید.

6 - در حین خواندن از تنوع استفاده کنید: متناسب با داستان، تن صدای خود را بالا و پایین ببرید، با دستان و اعضای صورت خود اشارات گوناگونی پدید آورید. همه اینها در جذاب‌تر کردن داستان برای شما و فرزندتان کمک می‌کند.

7 -بسیاری از کودکان از«خواندن مکرر» یک داستان لذت می‌برند.

8 -کودکتان را تشویق کنید که صفحات را ورق بزند، یا حتی عباراتی که بلد است را بخواند: هر دوی شما می‌توانید با افزودن دیالوگ‌های جدید، صداهای متفاوت و اشارات مختلف به آن شاخ و برگ دهید.

9 - به آرامی بخوانید: در حین خواندن، سؤالاتی بپرسید و به پرسش‌های کودکتان پاسخ دهید. به عکس‌ها اشاره کنید و در مورد تصاویر کتاب بحث کنید. از کودکتان بپرسید: «فکر می‌کنی بعد از این چه اتفاقی خواهد افتاد؟»

10 - فعالیت‌های اضافه و متناسبی با فضای داستان، ارائه کنید: کارهایی مثل آشپزی یا درست کردن کاردستی که با داستان شما متناسب و هماهنگ باشند یا فعالیت‌هایی که خواندن را به عنوان بخشی از علوم و فنون غنی ادبیات شکوفا سازند و به پیشرفت در یادگیری مهارت‌های ادبی منجر شود.

11 - در زمان داستان با کودک خود مدارا کنید، اما در عین حال جدی و محکم باشید: چنانکه کودک شما نسبت به خواندن کتاب‌ بی‌میل است اجازه دهید در این حین نقاشی بکشد. شاید حتی بتواند یک نقاشی از فضای داستان بکشد!

12 - با آموزگار کودکان صحبت کنید یا به کتابخانه منطقه‌تان بروید تا از پیشنهادها و تجربیات آنها در این رابطه بهره‌مند شوید: به این وسیله فهرست‌های گوناگونی از کتاب‌های مختلف خواهید یافت و شاید حتی آنها بتوانند کتاب‌هایی که خواندن بلند آنها برای کودکان اثربخش بوده است را به شما معرفی کنند.

خواندن، یک فعالیت تفریحی است شما فقط روزانه 15 دقیقه برای آن وقت صرف‌کنید و از نتیجه سود بخش آن برای خود و فرزندانتان تا آخر عمر بهره بگیرید. http://www.edub.ir

msn.com


ادامه مطلب ...

در جستجوی طرحی برای پرورش خلاقیت و نوآوری در مدارس

بررسی ها و گزارش های موجود نشان می دهند که کشور ما در سال های گذشته از وضعیت مطلوبی در زمینه های گوناگون نوآوری های علمی برخوردار بوده است و توفیقات و دستاوردهای ارزشمندی را کسب نموده است. برخی از این دستاوردها عبارتند از: 

- دستاوردها و نوآوری ها در دانش های نوین.

- بومی سازی برخی از فن آوری ها و دانش های برتر.

- بهبود و کسب رتبه های جهانی در زمینه تولیدات

- کسب نشان ها و رتبه های برتر جهانی در زمینه اختراعات و اکتشافات.


ادامه مطلب ...

پدر ، الگوی شخصیتی بسیاری از کودکان است.

   با تأکید بسیار زیاد بر اهمیت جایگاه مادر خوب در طی دهه های اخیر، شاید پدرها احساس کنند نقش آنها چندان اهمیتی ندارد.

هیچ چیز نمی تواند بیشتر از این حقیقت نداشته باشد! کارشناسان در حال حاضر به این قضیه پی برده اند که پدرها نسبت به آنچه قبلاً تصور می شد، الگوهای شخصیتی بسیار قوی برای بچه ها محسوب می شوند.

طرز برخورد دختران با مردان و پسران با زنان بیشتر از طریق مشاهده طرز برخورد پدر یا مادر شکل می گیرد. توقعات یک دختر مبنی بر چگونگی رفتار مردان با او بیشتر بستگی به این دارد که او در خانه چه چیز را شاهد بوده است.

هشدار: رفتارهای پدر با مادر تأثیر عمده ای بر تمایل دختر به شباهت یا تفاوت با مادرش دارد. اگر پدر، مادر را سرزنش و طرد کند، دختر دوست ندارد شبیه مادرش باشد.

 

ادامه مطلب ...

عطش یادگیری: 'جوانترین مدیر مدرسه در جهان

هشتصد کودک فقیر در روستای مرشید آباد بنگال غربی به مدرسه بابر علی می روند

در سراسر جهان میلیون ها کودک فرصت تحصیل و سوادآموزی ندارند. برخی از آنها به دلیل بروز جنگ، شماری اسیر درگیری های سیاسی، مذهبی و فرقه ای شده اند و دسته ای نیز قربانی سوانح طبیعی بوده اند.

اما کودکانی هستند که به مدرسه نمی روند چون خانواده های آنها فقیرند و نمی توانند فرزندانشان را به مدرسه بفرستند.

در هند، یک پسر نوجوان دانش آموز تلاش داشته است که این وضعیت را تغییر دهد. لطفا ادامه مطلب را بخوانید.

در همین رابطه پست های زیر را بخوانید:

سطح سواد در جهان و جایگاه ایران

نرخ بی سوادی در ایران

ادامه مطلب ...

هشدار پژوهشگران نسبت به تاثیرات منفی تلویزیون و بازی های ویدئویی

نتایج پژوهش جدیدی در مورد بازی های ویدئویی حاکی از آن است که کودکانی که ساعت های طولانی سرگرم این بازی ها هستند برای تمرکز درمدرسه با دشواری های بیشتر روبرو می شوند.

در شرایطی که محققان اثرات منفی تماشای ساعت های طولانی تلویزیون بر مشکلات توجه و تمرکز کودکان را ثابت کرده اند، پژوهش های اندکی در مورد تاثیرات مشابه بازی های ویدئویی بر کودکان انجام شده است.

در همین رابطه

تلویزیون برای رشد تحصیلی مضر است

ادامه مطلب ...

تضعیف نقش پدران در تعلیم و تربیت

امروزه بسیاری از پدران به بهانه های مختلف، تحصیل و تربیت فرزندان خود را دنبال نمی کنند. برخی از آنها حتی نمی دانند که فرزندان آنها در کدام مدرسه درس می خواند. زمانی که مدارس برای اولیاء کلاس های توجیهی یا آموزش خانواده دایر می کند بیش از 80 درصد حاضرین مادران هستند. تضعیف نقش پدران در تعلیم و تربیت فرزندان انسان را متحیر می شود البته این هم عوامل مربوط به خود دارد که در جای خود قابل بررسی است. اما سپردن همه مسئوایت در خانواده به مادر اشتباه بزرگی است مادر بدون پدر چگونه می تواند این همه مسئولیت های گسترده را در خانواده بدوش بگیرد؟ و چگونه مادرها بدون کمک پدرها می توانند فرزندان خود را به خوبی تربیت کنند؟ 

متاسفانه بیشتر مادران جامعه ی ما سعی می کنند که نقاط ضعف فرزندان خود را از پدران مخفی نگه دارند برخی از پدران هم از این مسئله راضی به نظر می رسند چون فکر می کنند که این مسئله می تواند حربه ای باشد که مادران از آن برای رسوایی و تهدید فرزندان خود استفاده نمایند. حربه ای که به خیال آنها می تواند در تربیت و پیشرفت تحصیلی فرزندان کار ساز باشد. اما نمیدانند که همین امر موجب دور شدن هر چه بیشتر فرزند از پدر می شود. این بازی مادر و فرزند در نهایت فرزندان را قربانی خواهد کرد .

حقیقت این است که نقش پدران و مادران در تربیت فرزندان مکمل یکدیگرند. عشق و احساسات مادرانه و تعقل پدرانه است که می تواند فرزندان را سعادتمند گرداند.این مهم هم میسر نخواهد شد مگر اینکه پدر و مادر باهم هماهنگ باشند.

یک پدر خوب پدری است که زمانی را اختصاص به ارتباط با فرزندان خود بدهد و با آنها در زمینه های مختلف صحبت نماید و مسائل انضباطی و درسی آنها را به صورت منطقی و همراه با عطوفت و مهربانی دنبال نماید و با مدرسه ارتباط داشته باشد و همه مسئولیت ها را گردن مادر نیاندازد. 

www.classro.blogsky.com

نقش پدر در پیشرفت تحصیلی فرزندان

از زمانی که کودک چشم خود را باز می کند با مادر آشنا می شود. سپس کم کم با موجودی به نام پدر  آشنا میشود و می فهمد که به جز مادر کسی نیز وجود دارد که با او متفاوت است. کسی که صحبت های او، بازیهای او، ابهت او، سرسختی او، همه و همه بیان از یک موجود پر قدرتی دارد که باید با او ارتباط دیگری داشته باشد.

از آنجائیکه انسان ذاتا دوستدار قدرتمندی است و بی اختیار  به او احترام می گذارد پدر نیز شدیدا مورد توجه کودک در حال رشد و کنجکاو قرار می گیرد. کودک پدر خود را شکست ناپذیر می پندارد و فکر می کند هیچ کس نمی تواند با پدر او برابری کند. گر چه این عقیده اشتباه در دوران نوجوانی متحول می شود اما کماکان ابهت پدر در ضمیر ناخودآگاه فرزند تا آخر عمر باقی می ماند. بنابراین ارتباط صحیح پدر با فرزند می تواند در سرنوشت او تاثیر شگرفی بگذارد. یک پدر قوی و مهربان به خانواده، خصوصا به کودک آرامش و امنیت میدهد در این خانواده دختران و پسران با نقش های جنسیتی خود به خوبی آشنا می شوند.

رفتار پدر تاثیر عمیقتری نسبت به مادر روی فرزندان دارد کودکان عادت کرده اند که با مادران خود بهانه جویی و بحث و جدل داشته باشند و حرفهای مادر را حتی در بحرانی ترین حالت زیاد جدی و تهدید آمیز قلمداد نکنند ولی این مسئله با پدر فرق می کند. کودکان تصوری که از پدر دارند به آنها میگوید که تو در مقابل کسی هستی که یا باید احساس حقارت کنی یا به اعتماد به نفس و عزت نفس نائل شوی پس قضیه خیلی جدی است. چون با یک انسان قدرتمند و کاملی روبرو هستی. 

 بر اساس مطالعات صورت گرفته نشان داده شده است که ارتباط صحیح پدر با فرزند در پیشرفت تحصیلی آنها بسیار تاثیر گذار است. در یکی از این مطالعات فرزندی به علت ملامت و تحقیر پدر خود موفق نشده بود یک بازی کامپیوتر را به پایان برساند و بعد از آن اعتماد به نفس او به شدت سقوط کرده بود.اما همین آزمایش با پدری مهربان و تشویق کننده صورت پذیرفته بود که فرزند او نه تنها بازی را به اتمام رسانده بود بلکه پیشرفت قابل ملاحظه ای نیز کرده بود .

پدر های سرد، قدرت طلب، ستیزه جو و مداخله گر ارتباط صحیحی با فرزندان خود ندارند و پژوهش های صورت گرفته نشان داده است که فرزندان این پدران کمترین نمرات و بدترین روابط اجتماعی را داشته اند. اما پدران مهربان، قاطع، مثبت اندیش، مسئولیت پذیر و منطقی فرزندان موفقی داشته اند. این پدران نه تنها ارتباط خوبی با فرزندان خود داشته اند بلکه توانائیهای خود را برای ایجاد تغییر در موقعیت های بحرانی در روابط خانوادگی و اجتماعی به اثبات رسانده اند.

 www.classro.blogsky.com

تلویزیون برای رشد تحصیلی مضر است

به گزارش سایت همشهری آنلاین، محققان هشدار داده‌اند که خردسالان هرچه بیشتر تلویزیون تماشا کنند، در آینده احتمال اینکه عملکرد موفقی در مدرسه نداشته باشند و در سن 10سالگی از نظر سلامتی دچار وضعیت نامساعدی شوند افزایش می‌یابد.

به گزارش بی‌بی‌سی، تحقیقات روی هزار و 300 کودک که توسط دانشگاه‌های میشیگان و مونترال در آمریکا و کانادا انجام گرفته نشانگر آن است که هر یک ساعت تلویزیون دیدن یک کودک، اثرات مخربی بر وی می‌گذارد. در نتیجه این تحقیقات مشخص شده است که عملکرد کودکان به‌دلیل دیدن تلویزیون در منزل کاهش یافته و آنها همچنین بیشتر به خوردن فست‌فود روی می‌آورند. محققان انگلیسی می‌گویند که والدین نباید به کودکان اجازه دیدن هر برنامه‌ای در تلویزیون را بدهند و در عوض باید آنها  را به دیدن برنامه‌های مفید و آموزنده در تلویزیون ترغیب  کنند.در این تحقیق از والدین کودکان مشارکت‌کننده پرسیده شد که کودکان 2 سال و نیمه و 4 سال و نیمه چقدر تلویزیون می‌بینند.

ادامه مطلب ...

با کودک دروغگویمان چگونه رفتار کنیم؟

نتایج جالب یک مطالعه نشان می دهد گرفتن مچ کودکان در هنگام دروغ گفتن رفتاری اشتباه نیست، تنها باید از آن به عنوان لحظه ای برای آموختن استفاده کرد. به بیانی دیگر به جای فریاد کشیدن یا تنبیه کودک باید با او درباره اهمیت راستگو بودن و تاثیرات منفی دروغگویی صحبت کرد.

« گنگ لی » محقق دانشگاه تورنتو می گوید : « پدر و مادرها نباید با مشاهده دروغ گفتن  کودکانشان نگران شوند؛ تقریباً همه ی کودکان دروغ می گویند و آنها که از رشد شناختی بهتری برخوردارند می توانند بهتر دروغ بگویند زیرا قادرند ردپای دروغ خود را استتار کنند،چنین ویژگی می تواند در آینده از کودک یک بانکدار موفق بسازد»

این تحقیقات اضافه می کند؛ 20 درصد از کودکان دوساله دروغ می گویند که این میزان در سن سه سالگی به 50 درصد و در سن چهارسالگی به 90 درصد می رسد. بیشترین دروغگویی در میان کودکان 12 ساله است، سنی که همه آنها دروغ می گویند. در عین حال تمایل به دروغگویی از سن 16 سالگی کاهش پیدا کرده و به 70 درصد می رسد. با آغاز بزرگسالی افراد جوان می آموزند تا دروغ های مصلحتی یا دروغ هایی را که تقریباً همه انسان ها برای جلوگیری از آسیب زدن احساسات دیگران ازآنها استفاه می کنند، جایگزین دروغ های دیگر سازد.

محققان در عین حال اعلام کردند؛ هیچ ارتباطی میان گفتن دروغ های کوچک در خردسالی و تمایل به تقلب در امتحان یا تبدیل شدن  به یک کلاهبردار در  زندگی آینده وجود ندارد. در عین حال سخت گیری های خانواده و قوانین اخلاقی جامعه هیچ تاثیری بر کنترل این فرایند در کودکی نخواهد داشت.

منبع: دیلی تلگراف – به نقل از مجله خانواده سبز

خواب و کودکان باهوش

تحقیقات جدید نشان می‌دهد کودکانی که هر شب سر ساعت معینی به رخت‌خواب می‌روند در تحصیلات خود موفق‌ترند.

محققان متوجه شدند کودکانی که دارای خواب منظم هستند در یادگیری زبان، خواندن و حل مسائل ریاضی نسبت به کودکانی که در ساعات متفاوتی به رخت خواب می‌روند موفق‌تر هستند.

دانشمندان مرکز SRI International یک موسسه تحقیقات آمریکایی در کالیفرنیا متوجه شدند، هر چه یک کودک زودتر به رخت‌خواب برود به همان میزان در مدرسه موفق‌تر خواهد بود.

تحقیقات روی 8 هزار کودک 4 ساله نشان داد ، کودکانی که کم‌تر از 11 ساعت در طول شبانه روز می‌خوابند در درس‌های خود نسبت به دیگر دانش‌آموزان عقب‌تر خواهند افتاد.

نتایج این تحقیقات که یکی از بزرگ‌ترین مطالعات از نوع خودش بود در کنفرانس خواب ارائه شده است.

دکتر اریکا گیلور که در این تحقیقات شرکت داشته است در این باره گفت: در صورتی که والدین بتوانند ساعات خواب فرزندانشان را منظم کنند، تاثیر زیادی روی مهارت‌های زبانی و خواندن و نوشتن او خواهند گذاشت. خواب منظم رفتار کودکان را بهتر کرده و سلامت روانی آن‌ها را نیز ارتقا می‌بخشد.

بررسی‌های بیش‌تر نشان می‌دهد داشتن خواب منظم بهترین معیار برای پیش‌بینی رشد مثبت در کودکان است.

در مجموع مهارت های زبانی، هوشیاری شنوایی، سواد و مهارت‌های ریاضی در کودکانی که هر شب در ساعت معینی به رخت‌خواب می‌روند بیش‌تر است.

دکتر گیلور در این باره گفت: تحقیقات ما نشان می‌دهد بسیاری از کودکان به میزان توصیه شده در طول شب نمی‌خوابند که این موضوع می‌‌تواند روی رشد آن‌ها و تحصیلاتشان تاثیر منفی داشته باشد.

به همین دلیل دکتر گیلور به والدین توصیه می‌کند زمان مناسبی برای کودکان برای رفتن به رخت‌خواب در نظر بگیرند و سعی کنند همیشه از رعایت آن توسط کودکانشان اطمینان حاصل کنند.

علاوه بر آن بهتر است با انجام کارهایی مانند خواندن کتاب یا تعریف کردن داستان کودکان را به خوابیدن در سر ساعت تشویق کرد.

سال گذشته نیز تحقیقی انجام شده بود که نشان می‌داد کودکانی که بعد از ساعت 9 به رخت‌خواب می‌روند دیرتر به خواب می‌روند. علاوه بر آن، این کودکان در مجموع کم‌تر می‌خوابند.

منبع :jamejamonline.ir

همچنین پست های زیر را مطالعه کنید:

کمبود خواب در دانش آمو ان شیفت صبح

تاثیر خواب خوب بر یادگیری

پیامد‌های کم‌خوابی


خواب نیمروزی، سطح یادگیری و خلاقیت افراد را افزایش می دهد

دانشمندان دریافته اند که خواب دیدن به هنگام خواب نیم روزی، بر سطح یادگیری و میزان خلاقیت افرادی که در حال درس خواندن و مطالعه هستند، تاثیر مثبتی دارد.

مدت ها پیش ثابت شد که افرادی که پس از درس خواندن و یادگیری مطلبی به خواب می روند، پس از بیدار شدن از خواب از افرادی که چرت نمی زنند، عملکرد بهتری دارند.

در حالی که بسیاری از افراد برای آمادگی پیش از امتحانات، به ناچار تا صبح بیدار می مانند. اما دکتر درو داوسون، مدیر «مرکز تحقیقات دانشگاه جنوب استرالیا» می گوید درس خواندن و خواب خوب شبانه، تاثیر بیشتری بر میزان یادگیری دارد.

دکتر داوسون که تحقیق پژوهشگران دانشکده پزشکی هاروارد را مورد بازبینی قرار داده است، می گوید: «مسئله جالب این است که افرادی که در مورد درسی که مطالعه می کردند، خواب دیده بودند، از افرادی که در مورد کار و یا مطالعه خود رویا ندیده بودند، بازده بهتری داشتند. میزان یادگیری این افراد از کسانی که اصلاً نخوابیده بودند، خیلی بیشتر بود.»پژوهشگران به منظور آزمایش نظریه خود به افراد یاد دادند تا جای یک طرح کامپیوتری خاص را در حافظه خود حفظ کنند. آن ها از یک گروه از شرکت کنندگان خواستند تا  پیش از انجام این آزمایش، چرت بزنند، اعضای گروه دوم، بیدار نگهداشته شدند و سومین گروه نیز اجازه داشتند که بخوابند، اما محققان آن ها را چند بار بیدار کردند تا دریابند که در حال خواب دیدن بودند و یا خواب بی رویا داشتند.خواب نیمروزی

آقای داوسون می گوید این اولین باری است که رابطه بسیار روشن بین محتوای رویای افراد و تغییراتی که در سطح عصبی مغزشان رخ می دهد، نشان داده شده است.

وی می افزاید: «این تحقیق، به ویژه برای افرادی که به اندازه کافی نمی خوابند، کاربردهای گسترده ای دارد. احتمال دارد که بعضی از عوامل بسیار مهم یادگیری، به هنگام خواب شکل بگیرد و ممکن است افرادی که به اندازه کافی نمی خوابند، در واقع روند یادگیری خود را مشکل تر می کنند.»

دکتر داوسون خاطرنشان می کند در نهایت ممکن است به مرحله ای برسیم که بتوانیم برنامه ای را طراحی کنیم تا برای به حداکثر رساندن سطح یادگیری، خواب نیم روزی را در برنامه روزمره افراد بگنجانیم.

پژوهشگران با اشاره به تعصبات فرهنگی و اجتماعی درباره خواب نیم روزی به هنگام درس خواندن و یا در محل کار، تاکید می کنند  که بی خوابی و یا فقدان خواب کافی در طی روز و یا به هنگام شب، پیامدهای جدی بر میزان یادگیری افراد دارد.

دکتر کالین سالیوان، استاد علوم پزشکی دانشگاه سیدنی می گوید یک ساعت زودتر به رختخواب رفتن عامل مهمی بر بالا رفتن میزان یادگیری و افزایش خلاقیت است.

نتایج این تحقیق در نسخه اینترنتی ماه آوریل نشریه «Current Biology» منتشر شده است.

منبع این خبر

 

سطح سواد در جهان و جایگاه ایران

بنا بر اطلاعات آماری که در سایت نیشن مستر از منابع معتبر جهانی از 205 کشور جهان ارائه شده است سطح سواد جهانی 83.6 درصد است(این آمار از سال 2000 تا 2008 از کشور های مختلف بدست آمده است). البته توزیع سطح سواد در جهان نابرابر است به این معنی که کشور های توسعه یافته بیشترین سواد و کشور های ضعیف کمترین آن را دارند.در این زمینه به ترتیب قاره اروپا بالاترین سپس آمریکا شمالی و روسیه و آسیای مرکزی و آمریکای جنوبی و آسیای شرق و جنوب شرقی و خاورمیانه و در نهایت آفریقا قرار دارد. همانطور که یکی ار شاخص های توسعه  مربوط به منابع انسانی می شود لذا داشتن سواد می تواند یک کشور  را در ابعاد مختلف به رشد و بالندگی برساند.

جامعه ای را در نظر بگیرید که همه افراد آن با سوادند و  همه (زن و مرد) بطور برابر از امکانات تحصیل برخوردار هستند. از طرف دیگر جامعه ای را در نظر بگیرید اکثریت افراد آن بی سواد هستند و امکانات تحصیل برابر برای همه وجود ندارد.

در این دو جامعه فرضی چه اتفاقی خواهد افتاد؟ کدام جامعه فرزندان خود را خوب تربیت خواهد کرد؟ سطح بهداشت در این دو جامعه چگونه است؟ سطح فرهنگ چطور؟ پیشرفت و بالندگی در کدام جامعه وجود دارد؟ به سطح ابتکارات و اختراعات و تحولات اجتماعی و آگاهی نسبت به حقوق اجتماعی و غیره نگاهی بیندازید، آن موقع است که شما متحیّر خواهید شد .

مقایسه سطح سواد در بین کشورهای توسعه یافته و عقب مانده گویای مطالب فوق است. در یک سو کشورهایی قرار دارند که جمعیت آنها صد در صد(یا نزدیک به آن) با سواد هستند مثل، فنلاند و نروژ و ژاپن و آمریکا و غیره و در سویی دیگر کشورهایی قرار دارند که پائین ترین سطح سواد را در بین مردمان جهان دارند و جزء عقب مانده ترین کشورها هستند. مثل بورکینافاسو (21.8 درصد) و افغانستان (28 درصد) و نیجر (29 درصد).

همچنین مقایسه سطح سواد مردان و زنان در کشورهای جهان نشان می دهد که چگونه هنوز در بسیاری از کشورهای جهان سطح سواد زنان نسبت به مردان کمتر است. این اختلاف در کشور های عقب مانده بسیار بالاست اما در کشورهای توسعه یافته تقریبا برابر است. به چند نمونه توجه کنید:

 فنلاند: زنان100%، مردان 100%

آمریکا: زنان%99 ، مردان99%

فرانسه: زنان99%، مردان99%

روسیه: زنان 99.5% ، مردان 99.7%

..................................................

هند: زنان48.3% ، مردان 70.2%

ترکیه: زنان 79.6، مردان 95.3%

عراق: زنان 24.4%، مردان 55.9%

افغانستان: زنان 12.6%، مردان 43.1%

اما وضعیت کشور ما هم   از نظر سواد در منطقه زیاد مناسب نیست. برخی از کشورها مثل ترکیه، کویت، بحرین، قطر وضعیت بهتری نسبت به ما دارند. بنا بر اطلاعات نهادهای داخلی، سطح سواد در کشور حدود 82%(زنان 78% مردان 86%) است در این صورت کشور ما از نظر سواد در رتبه 140 تا 150 در جهان قرار خواهد گرفت(که برای ما ایرانی ها شایسته نیست).

گرچه بعد از انقلاب فعالیت نهضت سواد آموزی در کنار آموزش و پرورش موجب با سوادی حدود ده میلیون نفر شده است. ولی هنوز 14 درصد بی سواد در کشور داریم (این می تواند برای یک کشور مدعی چون ایران یک فاجعه باشد.)

 میانگین سواد در کشور ما بنا به آمار های مختلف 5 تا 6 سال ممکن است باشد و این نشان میدهد که افراد با سواد جامعه، کم سواد هستند. این میانگین در کشور آمریکا 12 سال، در نروژ 11.8، در کانادا 11.6، در ژاپن 9.5، در کویت 7.1 و در افغانستان 1.7 سال است.

مبارزه با بیسوادی در جامعه ای که میراث گذشته را به یدک می کشد سخت و دشوار است و عده ای زیادی از بیسوادان بالای 50 سال سن دارند و آموزش آنها بعضا غیر ممکن است. همچنین آموزش افراد کم توان ذهنی و افرادی که از نظر بینایی و شنوایی مشکل دارند نیازمند به توجه و همت و برنامه ریزی مسئولان است. به امید روزی که بتوانیم ریشه بیسوادی را در سر زمین ایران ریشه کن کنیم و همانطور که در برنامه چشم انداز 20 ساله پیش بینی شده است، ایران را در منطقه به مقام اول تبدیل کنیم.

www.classro.blogsky.com