هفت پیشنهاد مفید و کارساز در تربیت صحیح کودکان

از دیوید موری

اول – فرزند خود را هر روز به مدرسه بفرستید. واضح است که حضور در مدرسه اهمیت دارد. بررسی ای که اخیراً، انجام شده ، نشان می دهد میزان حضور در کلاس درس روش خوبی برای پیش بینی نمرات آزمون است.

کسانی که میزان حضور آنها 93 درصد بود ، در آزمونهای استاندارد ، رتبه اول را به دست آوردند. کسانی که تنها 85 درصد در کلاسها حضور یافتند نمرات آنها افت پیدا کرد. وی می گوید کارهایی که به طور مرتب انجام شود، بهتر از همه در خاطر می ماند. بر نظم و ترتیب تکالیف مدرسه نظارت کنید و مدت زمان تماشای تلویزیون را کم کنید. بین ساعاتی که در جلوی تلویزیون گذرانده می شود و سال های هدر رفته ارتباط مستقیمی وجود دارد.

دوم – مدرسه، نام آموزگار و مدیر مدرسه فرزند خود را یاد بگیرید. قبل از بروز مشکل با آنها تماس بگیرید، بگذارید بدانند چه انتظاراتی دارید. آیا تکالیف مدرسه کافی است؟ محیط مدرسه بی خطر است؟ چه مطالب و کتاب هایی در کلاس درس آموزش داده می شود؟ آیا دانش آموزان در کلاس درس فرهنگ لغت و دائرة المعارف دارند؟ به آموزگار پیشنهاد همکاری بدهید. به مربیان فرزند خود احترام بگذارید. بهترین شرایط این است که معلم و والدین ، یکدیگر را تقویت کنند.

سوم – برای فرزندتان لباس مناسب تهیه کنید. این مسئله به اندازه ی صبحانه و محیط مناسب اهمیت دارد. لازم نیست این لباس اونیفورم باشد، نگذارید فرزندتان عادت کند با لباس غیر آبرومندانه به مدرسه برود. مدرسه رفتن شغل فرزند شما است. از فرزندتان بخواهید لباس مناسب آن را بپوشد. لازم نیست خیلی وسواس به خرج دهید.

انتظارات خود را از فرزندتان بیان کنید. انضباط، ماندگارترین هدیه مدرسه است. کتابها و افراد دانشمند را محترم بشمارید. افراد تحصیل کرده را مورد تمسخر قرار ندهید.

چهارم – برای فرزندتان روزنامه و کتاب بخوانید. و شیوه مراجعه و یافتن کتاب را به فرزندتان یاد دهید و اگر نمی دانید از کتابدار بپرسید. به طور حتم فرزندتان تلویزیون تماشا می کند ؛ برنامه ها را کنترل کنید و با هم به تماشای تلویزیون بپردازید. در مورد رفتارها و هنرپیشه ها اظهار نظر کنید. از تلویزیون به عنوان فرصتی برای نشان دادن ارزشها و معیارهای خانوادگی بهره بگیرید. قدم به دنیای کودکان بگذارید. خود را کاملاً به آنها نزدیک کنید و پذیرای آنها باشید. آن وقت می بینید مثل گل آفتابگردان که به سمت خورشید می چرخد او هم به شما رو می آورد.

پنجم- به هیچ وجه تقلب را تحمل نکنید. دو خطر رویاروی کودکان است: شکست و شکست سخت تر، از طریق عدم صداقت. تقلب یعنی فرار بیهوده از شکست ، فرزندتان را در معرض دو خطر قرار می دهد. شکست ناکامی است اما مایه بدنامی نیست. ولی تقلب بدترین پیامدها را به دنبال دارد علاوه بر آن که آموزندگی ندارد و همه چیز ما را در معرض خطر قرار می دهد.

شکست واقعیتی است که شخص مغلوب به بهای از دست دادن قدرت ایستادگی روحی خود، از آن می گریزد. شکست را می توان جبران کرد اما برای شخصیت و شرف از دست رفته تنها می توان حسرت خورد. اگر آموزگار یا مدیر مدرسه فرزندتان چشم خود را به روی تقلب می بندد باید نگران شوید. آنان آینده فرزند شما را تباه می کنند.

ششم- وقتی فرزندتان به خانه می رسد در منزل حضور داشته باشید. تحقیقات در این زمینه بسیار روشن است. ساعات 3 تا 6 بعد از ظهر حساسترین ساعات در زندگی کودک است. در این زمان کودک بدون سرپرست است و دردسرها فراوان . اما این ساعات، در عین حال بهترین زمان نیز هست زیرا هنوز درس های روز تازه است و از این فرصت می توان برای تقویت آموخته ها استفاده کرد. به گزارش هایی که فرزندتان در مورد حوادث روز خود می دهد گوش بدهید. با آنها مشورت کنید، تنبیه و تشویقشان کنید. اما آنها را در خانه ، تنها رها نکنید.

هفتم – هر از چند گاه مدرسه بازی کنید. از فرزند بزرگتر بخواهید به خواهر یا برادر کوچکتر خود درس بدهد. این عمل تأثیر چشمگیری بر روی هر دو دارد. کودک بزرگتر در کاری که به او محول شده مهارت و غرور به دست می آورد و کودک کوچکتر از طریق تحسین درس می گیرد. بعد از آن از هر دو بخواهید کار یا درسی را به شما یاد بدهند. این کار برای آنها لذت بخش است و برای شما غرور انگیز.

آموختن نحوه یادگیری ، نخستین وظیفه است. با خواندن این مطلب برای فرزندانتان کار را شروع کنید و نظر آنها را در این باره جویا شوید. منبع